آخرین اخباراقتصادی

چرایی پرداخت مالیات ؟

مالیات دریک تعریفی ساده نوعی هزینه اجتماعی قلمداد می شود که از سوی افراد مختلف یک جامعه برای بهره مندی از منابع عمومی کشور ملزم به پرداخت آن هستند.البته پرداخت آن بر اساس میزان درآمد دارای انواع مختلفی است که از سوی شرکت ها ،موسسات و یا توسط اشخاص و … پرداخت می شود.

توسعه و رشد اقتصادی می تواند از مهم ترین دلایل پرداخت مالیات در یک جامعه باشد. همه دولت ها برای ارائه خدمات و رفع نیازهای عمومی یک جامعه و سرمایه گذاری و تامین بودجه نیازمند پرداخت آن هستند. در واقع بدون پرداخت مالیات دولت در تأمین بودجه با بحران مواجه می‌شود.شاید پدیده مالیات ستانی آنچنان که باید و شاید مورد توجه دولت‌های مختلف کشور ما نبوده و علت این امر هم ،نفتی بودن اقتصاد ایران است اما در حال حاضر با کاهش درآمدهای حاصله از نفت ، وضع فرق کرده است.

بسیاری از کارشناسان اقتصادی، ایران را بهشت مالیاتی ثروتمندان می دانند. در حالی که مالیات بر درآمد کارگران و کارمندان قبل از پرداخت حقوق ، طبق قانون به طور کامل کسر می شود، بسیاری از سرمایه داران و ثروتمندان به طور گسترده مالیات پرداخت نمی کنند  و از ده ها راه قانونی و غیرقانونی، از پرداخت آن سر باز می زنند. بعضی از مشاغل کارت خوانشان را قطع می کنند و برای پرداخت وجه مورد نظر شماره حساب دیگری را به متقاضیان می دهند .برخی اموال و حساب هایشان را به اسم اقوام و خواهر و برادرشان می زنند. ناعدالتی مالیاتی در کشور سبب شده تا قانون و قانون گذار، همه و همه دست به دست هم دهند تا پولدارها مالیات ندهند.

از اوضاع نابسامان اقتصادی که این روزها با آن درگیر هستیم تا افزایش غیر منتظره قیمت دلار ، سکه و تورم بی سابقه شاید ده ها دلیل داشته باشد. اما بخش اعظم آن را می توان نشات گرفته از سیاست های نادرست مسئولان و عدم توجه به ظرفیت های داخلی جستجو کرد. قریب به اتفاق کارشناسان حوزه ی اقتصاد و سیاست بر این عقیده اند که یکی از کلیدی ترین بخش های اقتصاد ایران یعنی درآمد زایی از طریق دریافت مالیات مغفول مانده است. اگر هم پرداخت مالیاتی وجود داشته باشد ، مختص کارمندان و کارگران است و بخش اعظمی از ثروتمندان کشور از خلاء های مالیاتی بهره مندند و ریالی  به دولت پرداخت نمی کنند.

دلایل پرداخت مالیات
دلایل پرداخت مالیات

بسیاری از منتقدین در باره وضعیت اخذ مالیات در کشور بر این عقیده اند که دولت از اکثریت مطلق جامعه اعم از کارمند ، کارگر و معلم ، سفت و سخت مالیات دریافت می کند و از اقلیت چند درصدی که بیشترین ثروت جامعه را در دست دارند، کمترین ضمانت های اجرایی اخذ مالیات را به کار می بندد. در واقع قانون گذاری و از آن مهم تر ، ضمانت اجرایی قانون های موجود شرایط را به نحوی رقم زده است که منفعت اقلیت در اولویت است و کمترین میزان آن را سرمایه داران و ثروتمندان پرداخت می نمایند. نه خانه های خالی شمال شهرشان، نه ویلاهای چند ده میلیاردی شان، نه ماشین های لوکس شان ، هیچکدام مشمول پرداخت آن نیستند. اگر هم تحت شرایطی لیست یک صدم اموالشان به دست اداره ی مالیات بیفتد، چنان رندانه قانون را دور می زنند که آب از آب تکان نخورد.

نتیجه این می شود که حقوق بگیران با حداقل درآمد باید مالیات بدهند و جور زندگی اشرافی ثروتمندان را بکشند. ثروتمندانی که به خوبی می دانند با ساده ترین گردش های پولی چگونه قانون را دور بزنند و خود را از پرداخت آن معاف نمایند. همین امر بستری را فراهم نموده است که عده‌ای از افرادی که درآمدهای میلیاردی دارند و گردش مالی آنها قابل پیگیری نیست، فرار مالیاتی کنند و نتیجه ی آن فشار به طبقه متوسط و پایین می‌شود که این روزها با آن روبرو هستیم و پولدارها روز به روز پولدارتر شده و افراد محروم ضعیف تر می شوند.

این ها همه نشانه های یک اقتصاد بیمار است. چرا که در یک اقتصاد درست و سالم و البته قانونمند، درهای پولشویی با اجرای سفت و سخت قوانین ، بسته می ماند و دولت تمام سعی خود را دارد که با اخذ مالیات عادلانه با جلوگیری از کسری بودجه ، تورم را کنترل نماید. دریافت آن از ثروتمندان و سرمایه داران کشور، راهکار بسیار مناسبی در راستای بهبود وضعیت اقتصاد و معیشت افراد جامعه بالاخص قشر آسیب پذیر است.

سیده مینا دیوبند – سردبیر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا