دستفروشی بخشی از واقعیت جامعه
مشاغلی مانند دستفروشی که همه جوامع از جمله جامعه ما با آن روبرو است ،ریشه در بیکاری و به عبارتی محدودیت موجود در فرصت های شغلی دارد، بنابر این باید ذکر کنیم که در صورت رفع چالشی به نام بیکاری ،بخش قابل توجهی از این عارضه و مشکلات بوجود آمده برای این قشر از جامعه نیز از بین خواهد رفت.
بساط های دستفروشی این روزها توسط جوانانی به پا می شود، که تعداد کثیری از آن ها به دلیل نبود شغل در آستانه عید نوروز از آب باریکه ی خرده فروشی کالا در حاشیه خیابان ها و مکان های پر رفت و آمد به دنبال کسب درآمد هستند و این یک بده بستان بین قشر ضعیفی است که بدنبال درآمدی برای گذراندن روزهای سخت در وضعیت اقتصادی پیش رو هستند. شغلی کاذب که نشاندهنده ی اوضاع نابسامان اقتصادی در کشور است که به سبب ناکارامدی سیاست های ایجاد اشتغال و ناتوانی در مدیریت اقتصادی ایجاد شده است.
متاسفانه درسال های اخیر، گپ طبقاتی بزرگی بین اقشار جامعه ایجاد شده است. با تورم های شدید طی دو سال گذشته، سفره ی قشر متوسط ،کوچک و کوچک تر شده و تقریبا همه افراد جامعه عملا به یک دهه پایین تر وارد شده اند. عده ای از مردم هم که تعدادشان کم نیست در خرده فروشی ها و بساط دست فروشان حاشیه خیابان ها به دنبال تامین مایحتاج شب عید خود هستند. البته آمارها هم این موضوع را مشخصا بطور واضح نشان می دهد. اتحادیه ی پوشاک اعلام کرد که میزان خرید البسه و پوشاک در روزهای پایانی سال ،نسبت به سال های گذشته به شدت کاهش یافته و خرید لباس دیگر در اولویت های خریدهای شب عید قرار ندارد. البته در برابر قشر متوسط و ضعیف جامعه، قشری مرفه وجود دارد که در فضاهای تجاری اعیانی در کسوت انواع مال ها و مراکز خرید لوکس و پاساژهای مملو از برندهای گوناگون در حال گشت و گذار و خریدند.
گرانی های اخیر و قیمت اجناس در مغازه برق از سر افراد می پراند و به همین دلیل خرید از بساط دستفروشان به مراتب بیشتر از ایام گذشته است. در بساط های دستفروشی ،عمدتا اجناسی با قیمت های پایین تر از فروشگاه ها خواهیم یافت. آن ها به دلیل عدم پرداخت هزینه های مربوط به اجاره ملک، عوارض و مالیات در اکثر موارد ،کالای خود را با قیمت پایین تری نسبت به مغازه ها عرضه می کنند و این امر باعث استقبال اقشار متوسط و کم درآمد می شود.
وقتی که دولت سال هاست از ایجاد فرصت های شایسته شغلی برای درصد وسیعی از نیروهای کشور ناتوان بوده است، باید بساط های دستفروشی بیش از قبل رونق بگیرد. شغلی که بالاجبار راهی برای تامین هزینه های سرسام آور زندگی این روزهاست که نه تنها مزیت های یک شغل را ندارد، بلکه آینده ای بدون امنیت مالی و جانی را نیز پیش روی دارد.
ایجاد سد معبر و اختلال در رفت و آمد در معابر شهری، عرضه محصولات قاچاق و یا با کیفیت پایین و پیدایش زمینه های تکدی گری از پیامد های منفی بساط دستفروشان در شهرهای ماست که البته با زشت کردن سیمای فضاهای شهری تا حد زیادی جوانب مثبت آن را تحت تاثیر قرار می دهد. وضعیت بی ثبات دستفروشان ،محصول پاره ای مقررات ضد شهری، ابهامات حقوقی، خلاهای قانونی و از همه مهم تر، فقدان نهادهای قدرتمند حامی این قشر است. دست فروشی در فعالیت های بخش غیررسمی هیچ وقت نه تابع قانون مشخص و نه مدونی بوده و غیر از تبصره یک ماده 55 قانون شهرداری ها که صرفا به جلوگیری از سد معابرعمومی و اشغال پیاده روها اشاره می کند ،هیچگاه به رسمیت شناخته نشده است.
اما آنچه در این بین حائز اهمیت است، این است که فارغ از هر علتی که سبب ایجاد پدیده ی دستفروشی شده است، این موضوع که دستفروشی بخشی از واقعیت جامعه است و باید دولت و دستگاه های ذی ربط در ساماندهی آن جدیت به خرج دهند. دستفروشان نیز از اجزای همین جامعه اند و حفظ حقوقشان همچون سایر اقشار جامعه، امری ضروری و غیرقابل انکار است. قشری که به علت مشکلات و تنگناهای اقتصادی و نداشتن سرمایه برای شروع کسب و کاری دائمی و اجاره مکانی مناسب و سنگینی مالیات به دستفروشی روی آورده اند. اختصاص غرفه هایی در بازارهای هفتگی و ایجاد مشاغل خرد و کارگاه های کوچک و متوسط از جمله گام های اساسی در جهت بهبود معیشت و اشتغال دست فروشان است.
بگیر و ببندهای مامورین سد معبر اگرچه ضرورتی برای برقراری نظم و رفاه اجتماعی است، اما لزوم داشتن برنامه ای جامع و عملی برای ساماندهی دائمی و منسجم این گروه از افراد جامعه ،امری غیر قبل اجتناب است که باید در این روزها بیش از قبل ،مورد بررسی و ساماندهی قرار بگیرد.
مهندس امین رشیدی