معایب اقتصاد دلالی !
اقتصاد دلالی در هر جامعه ای دارای معایب زیادی است و به رشد اقتصادی لطمات جبران ناپذیری وارد می نماید .تا زمانی که دلالی بجای توسعه اقتصادی رشد نماید ، تولید و اشتغال نیز آسیب جدی می بیند . اقتصاد دلالی و واسطهگری امری است که از ابتدا در هر صنعتی نشانههایی از آن به چشم می خورد.
کارشناسان حوزه ی اقتصاد متفق القول بر این عقیده اند که اقتصاد بیمار، بستر فعالیت های دلالی و واسطه گری را افزایش می دهد و به تبع آن آمار تولید و فعالیت های کارآفرینانه کاهش می یابد. در چنین اقتصاد بیماری ، مشابه شرایطی که این چند سال در کشور با آن مواجه ایم، نقدینگی در طی چند سال گذشته بیش از ده برابر شده و این در حالی است که اقتصاد کشور در این مدت رشد کمی داشته و این به معنای عدم تناسب بخش واقعی و بخش پولی در این مدت زمان است. همین اوضاع ، شرایط حضور مخرب دلالان را در تمامی حوزه ها میسر می کنند. همانطور که در ابتدای این مطلب نیز اشاره شد ، این امر روزی در بازار سکه و ارز و روز دیگر در بازار خودرو و مسکن و … کاملا مشهود و نمایانگر است . البته موضوع در همین سرمایه های کلان کشور ختم نمی شود. کمتر بخشی از اقتصاد ایران را می توان سراغ داشت که از سودای فعالیت دلالان در امان باشد. از مواد غذایی و بازار میوه گرفته تا واردات کاغذ و … تنها نمونه هایی کوچکی هستند که در طی این سال ها با آن روبرو هستیم.
اقتصاد دلالی در ایران حرف اول را می زند. اقتصادی سودده که همچون زنجیر پای تولید کنندگان و کارآفرینان کشور را به بند کشیده است. شرایط حاکم بر اقتصاد کشور، مشوق این امر است که اگر سرمایه ای دارید آن را وارد فعالیت های دلالی کنید و این چنین با بدست آوردن سودهای کلان می توانید ره صد ساله را یک شبه طی کنید و این چنین می شود که اقتصاد تولیدی ، خدماتی جای خود را به اقتصاد دلالی و واسطه گری می دهد.
دلالان به سادگی از معاملات خرد در بازاری کوچک بدون صرف هزینه ی زیاد و پرداخت مالیات درآمدهای میلیونی کسب می کنند. اما تحصیلکرده هایی که با مدارک دانشگاهی به سختی توانسته اند به صورت موقت و قراردادی مشغول به کار شوند، با حداقل حقوق و حتی زیرخط فقر به گواه آمار ، معیشت خود را می گذرانند. بنظر می رسد با شرایط موجود اگر به دنیال چرایی رونق فعالیت های دلالی در جامعه و کاهش تولید و فعالیت های کارآفرینانه بگردیم ، کاری عبث و بیهوده است. همین مسائل بارز و روشن نشان می دهد که چرا روز به روز گرایش افراد به سمت بازارهای واسطه ای بیش تر می شود به این امید که بتوانند با یادگیری فنون کار در مدت کوتاهی از معاملات خرد به درآمدهای چند صد میلیونیِ و حتی میلیاردی برسند.
گردش میلیاردها دلار سرمایه تنها در بخش قاچاق کشور، آن هم شغلی که نه عوارض دارد و نه مالیات ، سبب شده تا در طول این سال ها سلاطین مختلف طلا، ارز، کاغذ، سکه و … در جامعه پرورش دهیم. سود اصلی بازار میوه به جای جیب تولید کننده و کشاورز در جیب دلالان باشد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید برای اینکه میوه از مزرعه ی کشاورز به دست شما برسد در این میان هفت واسطه قرار دارد و آمار دیگری حاکی از آن است که از نیروی فعال و شاغل کشور بیش از هفتاد درصد آن ها به دلالی و واسطه گری در حوزه های مختلف مشغولند. شاید اکنون با قاطعیت می توان گفت که چرا تولیدمان بسیار ضعیف شده و اقتصاد دلالی روز به روز ، رشد بی رویه کرده است و این روزها این چنین جامعه ی ایران با تورم افسارگسیخته دست و پنجه نرم می کند.
در چنین سیستم معیوبی، رفته رفته فرهنگ ، اخلاق کار و تلاش نیز در جامعه کمرنگ شده و نادیده گرفته می شود و واسطه گری و دلالی به عنوان ارزش در جامعه تلقی می شود و هر کس کار کمتر انجام دهد و پول بیشتری کسب کند ، فردی موفق تلقی خواهد شد. از این رو عدم توجه به فرهنگسازی، بی ثباتی اقتصادی، ترویج مدرک گرایی و تجمل گرایی از مهم ترین دلایل تضعیف فرهنگ کار و تولید و فعالیت های کارآفرینانه در یک جامعه دانست. در چنین شرایطی دلالان به طرز شرم آوری نقش افراد اثربخش را نیز در مناسبات اقتصادی بازی میکنند و به طرز بسیار موثر و مشروع نیز دامنه فعالیت خود را بدون کوچک ترین ترس نه تنها تبلیغ کرده، بلکه گسترش هم می دهند. وجود دلالان کار بلد و البته با تاثیرگذاری مستقیم در بسیاری از بازارهای کشور و البته بخش های کلان اقتصادی ، نشان از وابستگی دلالان به شبکههای بزرگ تر مالی و بازارهای سیاه و نامشروعی دارد که وظیفه ای به غیر از نابودی تولید و هر گونه فعالیت کارآفرینانه در کشور ندارند.
سیده مینا دیوبند – سردبیر