آخرین اخباریادداشت

ضرورت تحول نظارت در صنعت بیمه

جلال سلطانی - مدیرعامل شرکت سهامی بیمه حافظ  

 

 

تقویت تولید ملی، تنها با تأمین مالی و سیاست‌های حمایتی محقق نمی‌شود؛ بنیان اصلی آن، ایجاد اطمینان، پیش‌بینی‌پذیری و امنیت اقتصادی برای فعالان تولید است. بیمه در این میان نقشی راهبردی دارد و شرط ایفای این نقش، سرمایه‌گذاری بر اعتماد، شفافیت، ارتباطات و نوآوری در سازوکارهای نظارتی است. صنعت بیمه بدون نظارتی که متکی بر داده، فناوری، تعامل و روایت واحد باشد، نمی‌تواند به‌عنوان تکیه‌گاه مطمئن تولید عمل کند. از این منظر، بازطراحی نظارت بیمه‌ای نه یک اقدام اداری، بلکه بخشی از راهبرد ملی «سرمایه‌گذاری برای تولید» به شمار می‌آید.

برای تحقق این هدف، ابتدا باید به‌اتفاق نظر رسید که چالش اصلی صنعت بیمه در حوزه نظارت، فنی یا قانونی نیست؛ ارتباطی و فرهنگی است. نبود سازوکارهای ارتباطی یکپارچه، فاصله میان روایت رسمی صنعت و تجربه واقعی مردم و گسست ارتباطی میان بیمه‌گر، بیمه‌گذار و نهاد ناظر باعث شده ظرفیت‌های بیمه در حمایت از تولید به طور کامل فعال نشود. روابط‌عمومی‌ها در این میان جایگاهی کمتر از آنچه لازم است یافته‌اند؛ حال‌آنکه استقرار نظارت نوین بدون ارتقای آن‌ها به «بازوی حکمرانی» ممکن نیست. روابط‌عمومی‌ها باید بتوانند بازخوردهای واقعی جامعه، رفتار مصرف‌کنندگان و تغییرات محیطی را به‌صورت مستمر به ساختار تصمیم‌سازی منتقل کنند تا نظارت از حالت واکنشی به تصمیم‌سازی پیش‌دستانه تبدیل شود. در گام بعد، مواجهه با چالش‌های فرهنگی تحول نظارتی ضروری است؛ چالش‌هایی همچون مقاومت در برابر شفافیت، بی‌اعتمادی به ابزارهای داده‌محور، ترس از فناوری‌های نو و اتکای بیش از حد به کنترل‌های شکلی.

عبور از این چالش‌ها تنها با شکل‌گیری فرهنگی ممکن است که مسئله را پنهان نمی‌کند، آن را می‌فهمد و درباره آن گفتگو می‌کند. روابط‌عمومی‌ها در این نقطه نقشی اساسی در شکل‌دادن به یک ظرفیت فرهنگی را دارند؛ فرهنگی که در آن شفافیت نه تهدید، بلکه ضمانت آینده صنعت تلقی می‌شود.  هم‌زمان، ظرفیت استارتاپ‌ها و شرکت‌های نوآور باید به‌عنوان بازوی مکمل نظارت مدرن جدی گرفته شود. این کسب‌وکارها با ذهنیت چابک و داده‌محور خود قادرند ابزارهایی ارائه دهند که خلأهای دیرین نظارت را پر کند؛ از سامانه‌های تحلیل ریسک و کشف تقلب گرفته تا مدل‌های قیمت‌گذاری پویا و پایش لحظه‌ای عملکرد شبکه فروش.

استفاده از ظرفیت آن‌ها نه‌تنها هزینه نظارت را کاهش می‌دهد، بلکه کیفیت آن را متحول می‌سازد و امکان پایش هوشمند و بی‌واسطه را فراهم می‌آورد.  در نهایت، آنچه نظارت صنعت بیمه را در جایگاه واقعی خود قرار می‌دهد، ایجاد یک نظام ارتباطی هوشمند و مشارکتی است؛ نظامی که روابط‌عمومی‌ها در آن نقش پیشران دارند و استارتاپ‌ها ابزار توسعه آن را فراهم می‌کنند. چنین مدلی از نظارت، به‌جای کنترل صرف، بر توانمندسازی صنعت، تقویت شفافیت، مشارکت ذی‌نفعان و انتقال داده‌های واقعی بازار به سیاست‌گذاران استوار است. این دقیقاً همان مسیری است که می‌تواند صنعت بیمه را به یک پشتوانه قابل‌اتکا برای بخش تولید تبدیل کرده و نقش آن را در راهبرد «سرمایه‌گذاری برای تولید» تکمیل کند.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا