
در جهان امروز، برخی کشورها به دلیل ایجاد بسترهای استثنایی برای فعالیت کسبوکارها، به مقصدی جذاب برای کارآفرینان تبدیل شدهاند. این کشورها نه تنها با کاهش موانع اداری و مالیاتی، بلکه با خلق اکوسیستمی پویا، استارتآپها را از سراسر جهان به سوی خود میکشند. سنگاپور، استونی، امارات و آلمان از جمله این کشورها هستند که راز موفقیت شان در ترکیبی از سیاستهای هوشمند، فرهنگ پذیرش ریسک و سرمایهگذاری روی آینده نهفته است. اما ایران با وجود ظرفیتهای بینظیرش، هنوز نتوانسته به این جمع بپیوندد. این مقاله نگاهی میاندازد به ویژگیهای منحصربهفرد کشورهای پیشرو و مسیری که ایران میتواند برای تبدیل شدن به قطب کارآفرینی طی کند.
سنگاپور، این جزیره کوچک در جنوب شرق آسیا، نمونه بارزی از تبدیل محدودیت به فرصت است. با نرخ مالیات شرکتی ۱۷ درصد و معافیتهای مالیاتی برای استارتآپها در سالهای اول، این کشور به یکی از جذابترین مقاصد برای کسبوکارهای نوپا تبدیل شده است. در حالی که در ایران، پیچیدگی قوانین مالیاتی و نرخ بالای مالیات، انرژی کارآفرینان را به جای نوآوری، صرف هدررفتن وقت با ادارات میکند. استونی نیز رویکردی انقلابی دارد، این کشور تنها روی سود توزیعشده مالیات میگیرد. یعنی اگر سود شرکت را دوباره سرمایهگذاری کنید، هیچ مالیاتی پرداخت نمیکنید. این سیاست به استارتآپها اجازه میدهد بدون دغدغه، سود را به رشد کسبوکار اختصاص دهند.
مقایسه این سیستم با ایران که حتی شرکتهای نوپا را با مالیاتهای سنگین روبرو میکند، نشان میدهد ، چرا بسیاری از ایدهها هرگز از مرحله طرح اولیه فراتر نمیروند. اما مالیات تنها بخش ماجرا نیست. سرعت ثبت شرکت نیز در این کشورها نفسگیر نیست. در نیوزیلند، میتوانید یک شرکت را در ۱۲ دقیقه و به صورت آنلاین ثبت کنید. استونی با سیستم «اقامت الکترونیکی» (e-Residency) خود، امکان مدیریت شرکت از هر نقطه جهان را فراهم کرده است. این در حالی است که در ایران، ثبت یک شرکت ممکن است هفتهها زمان ببرد و نیاز به طی کردن دهها مرحله اداری داشته باشد. این تفاوت نه تنها زمان کارآفرینان را هدر میدهد، بلکه اشتیاق آنها را برای شروع کسبوکار کاهش میدهد. دیجیتالیسازی فرآیندهای اداری و حذف مراحل غیرضروری میتواند انرژی کارآفرینان ایرانی را معطوف به نوآوری کند.
دسترسی به سرمایه نیز خون حیات استارتآپهاست. در سیلیکون ولی (سیلیکون ولی ، منطقه ای در کالیفرنیا است که به عنوان قلب صنعت فناوری و نوآوری شناخته میشود. این منطقه در شبه جزیره سان فرانسیسکو واقع شده است و شهرهای معروفی مانند سان خوزه، پالو آلتو، مونتن ویو و مونتری و پارک در آن قرار دارند ) ، شبکهای بینظیر از سرمایهگذاران خطرپذیر، فرشتگان کسبوکار و شتابدهندهها وجود دارد. حتی ایدههای نیمبند هم میتوانند با یک ارائه قوی، بودجه اولیه جذب کنند. آلمان با طرحهای دولتی مانند «EXIST»، تا ۸۰۰ هزار یورو به استارتآپها کمک بلاعوض میدهد. سنگاپور نیز میزبان شتابدهندههای معتبری مانند آنتلر است که از مرحله ایده تا اجرا از استارتآپها حمایت میکنند. اما در ایران، استارتآپها عمدتاً به سرمایه شخصی یا خانوادگی متکی هستند.
ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر با حمایت دولت و بخش خصوصی میتواند چرخه مالی استارتآپها را تقویت کند. فرهنگ پذیرش شکست نیز تفاوت عمده دیگری است. در آمریکا، شکست خوردن در کسبوکار به عنوان «تجربه یادگیری» دیده میشود. سرمایهگذاران به کارآفرینی که یک شکست را پشت سر گذاشته، با احترام بیشتری نگاه میکنند. آلمان با طرح «بازگشت به بازی»، به کارآفرینان ورشکسته وامهای کمبهره میدهد تا دوباره شروع کنند. اما در ایران، شکست اغلب به عنوان نقطه پایانی بر رزومه یک کارآفرین دیده میشود. تغییر این نگرش نیازمند آموزش عمومی و حمایت نهادهای دولتی است.

دسترسی به بازارهای جهانی نیز یکی از عوامل موفقیت این کشورهاست. آلمان با موقعیت مرکزی در اروپا، دروازه ورود به بازار ۴۵۰ میلیون نفری اتحادیه اروپاست. امارات با زیرساختهای لجستیکی پیشرفته، کالاها را در کمتر از ۴۸ ساعت به هر نقطه از جهان میرساند. اما ایران با تحریمها و محدودیتهای تجاری، دسترسی به بازارهای جهانی را برای استارتآپها را دشوار کرده است. با این حال، استفاده از پلتفرمهای دیجیتال و تمرکز بر صادرات خدمات فناورانه میتواند راهگشا باشد. آموزش کارآفرینی از دیگر وجوه تمایز این کشورهاست. در فنلاند، دانشآموزان دبستانی با پروژههای گروهی، اصول مدیریت کسبوکار را میآموزند. سوئد دورههای کارآموزی در استارتآپها را بخشی از برنامه درسی دانشگاهها قرار داده است. اما در ایران، سیستم آموزشی عموماً تئوری محور است و کمتر بر مهارتهای عملی کارآفرینی تمرکز دارد.
ایران با وجود چالشهایی مانند تحریمها و بوروکراسی پیچیده، از پتانسیلهای بینظیری برخوردار است: نیروی جوان و تحصیلکرده، بازار داخلی بزرگ و هزینههای عملیاتی پایین. برای تبدیل شدن به «بهشت کارآفرینان»، ایران نیازمند اصلاح قوانین مالیاتی، دیجیتالیسازی دولت، حمایت از جذب سرمایه و بازنگری در نظام آموزشی است. یادمان باشد هیچ کشوری به طور ذاتی «بهشت کارآفرینان» نیست. این عنوان حاصل سالها برنامهریزی، سرمایهگذاری و ایجاد اکوسیستمی است که در آن ایدهها رشد کنند. موفقیت این کشورها نشان میدهد که با حذف موانع، حمایت از نوآوری و اعتماد به کارآفرینان، میتوان حتی در منابع طبیعی محدود نیز اقتصادی پویا ساخت. شاید روزی ایران نیز با یادگیری از این تجربیات، به مقصدی برای رویاپردازان جهان تبدیل شود.