در دو دهه ی اخیر و با توجه به تاثیرگذاری تولید و نوآوری در رشد اقتصادی موضوع دانش بنیان و توسعه ی زیست بوم اقتصاد دانش بنیان به یکی از گفتمان های جدی در کشور تبدیل شده است.
جهان سال هاست که مسیر حرکت و گذار را از عصر صنعت به سوی عصر فناوری اطلاعات و دانش طی نموده است. کشورهای توسعه یافته با تکیه بر دانش بنیان ها، خلاقیت ها و نوآوری ها صنعت را به سیطره ی تسلط خود درآورده و در این میان ، کشورهای در حال توسعه ای من جمله ایران هنوز در ابتدای راه توسعه و گسترش فعالیت های دانش محور هستند. از اینرو بستر سازی توسعه ی زیست بوم اقتصاد دانش بنیان یکی از مسائل مهمی است که باید بطور جدی مورد توجه و گسترش قرار گیرد.
در این راستا نوآوری یکی از مولفه های اصلی توسعه به حساب می آید که خوشبختانه با توجه به پتانسیل های موجود در نخبگان و مراکز دانشگاهی می توان به وفور خلق آثار ارزشمند را مشاهده نمود. گره ی رشد توسعه ی زیست بوم اقتصاد دانش بنیان در پیچ دوم یعنی عدم حمایت های لازم و خلاء تامین مالی در حرکت رو به رشد این فعالیت هاست. در این راستا می توان از تعدادی زیادی شرکتهای دانشبنیان یاد کرد که علاوه بر رسیدن به تولید و عرضه محصول به سودآوری و خلق ارزش نیز رسیده اندَ، اما برای تاثیرگذاری در اقتصاد و جامعه، نیازمند یک نظام تامین مالی مبتنی بر ماهیت و ساختار زیست بوم فناوری و نوآوری هستند. به بیان دیگر، زمانی شاهد این اثر گذاری شرکت های دانش بنیان در چرخه ی اقتصادی کشور خواهیم بود که پشتوانه ی تامین مالی در کنار نوآوری به عنوان بازوی مکمل و یاری رساننده ایفای نقش نماید و در این صورت می توان انتظار داشت که این شرکت ها با همراهی مغزهای متفکر جوانان و نخبگان در مسیر درست و تعالی اقتصاد کشور حرکت نمایند.
در این راستا نه تنها حمایت های نهاد دولتی میسر خواهد بود بلکه می توان با تبیین یک مسیر روشن و شفاف، بستر را برای فعالیت و البته سرمایه گذاری بخش خصوصی نیز مهیا نمود. این دقیقا همان مسیر رو به رشدی است که سال ها پیش کشورهای توسعه یافته مبتنی بر آن نقشه ی راه کشیدند و با توسعه ی زیست بوم های اقتصاد دانش بنیان به موفقیت های قابل توجهی دست یافتند. اینگونه می توان با اثر بخشی بر حجم قابل توجهی از نقدینگی در سطح جامعه اثر بخش بود و به جای صرف آن در اقتصاد دلالی و واسطه گری آن را صرف اقتصاد دانش بنیان نمود و حجم وسیع سرمایه های سرگردان دست مردم را که خود یکی از عوامل تورم زا در کشور است را به سمت وسوی توسعه فناوری و نوآوری و تاثیر گذاری شگرف آن در اقتصاد هدایت نمود.
با وجود همه ی رشد و پیشرفتی که در این حوزه انجام شده است، زیست بوم علم و فناوری با همه نقاط قوت و ضعف خود شکل گرفت و اکنون در حال فعالیت است. اما اینکه این زیست بوم تا به امروزه نتوانسته آنطور که باید و شاید در حل معضلات و مشکلات اقتصادی کشور نقش ایفا نماید قابل توجه و بررسی است. بیش از شش هزار شرکت دانش بنیان با رویکردها و زمینه های مختلف تاسیس شده است، اما متاسفانه اثر گذاری آن ها در اقتصاد بسیار بسیار پایین است.
باید به مسئولین ذی ربط یادآور بود که استفاده ی هر چه مناسب تر از ظرفیت و همکاری همه نهادهای موثر در تامین مالی شرکتهای دانشبنیان از بانک ها و بازار بورس ، پارکهای فناوری، صندوقهای سرمایهگذاری می تواند نقش بسزایی در موفقیت و به ثمرسیدن این شرکت ها داشته باشند.