یادداشت

آیا مخالفان اشتغال زنان حق دارند؟!

اشتغال زنان یکی از مسائل چالش‌برانگیزی است که همواره موافقان و مخالفان سرسختی داشته است. در گذشته اشتغال زنان تابویی نابخشودنی محسوب می‌شد. اما امروز حتی مخالفان این امر نیز با نهایت نرمش از موضع خود دفاع می‌کنند. مسئله اینجاست که این موضوع مملو از تضادهایی است که هرکدام می‌تواند دست‌آویز موافقان یا مخالفان قرار گیرد. ما در این مطلب قصد داریم نظرات مخالفان اشتغال زنان را بی‌طرفانه بررسی کنیم و نتیجه‌گیری را به شما واگذار کنیم.

اشتغال زنان و آرامش خانواده

یکی از مهم ترین دلایل مخالفان اشتغال زنان مسئله آرامش خانواده است. آنها معتقدند زن به عنوان همسر و مادر نقش کلیدی در تأمین امنیت و آرامش خانواده دارد. حذف این عنصر کلیدی می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری برای نهاد خانواده داشته باشد. نکته اولی که در پاسخ به این مسئله مطرح می‌شود حذف بخش عظیمی از جامعه زنان یعنی دختران و زنان مجرد است. نکته دوم این است که آیا در جامعه ما همسرداری، خانه‌داری و بچه‌داری آن گونه که شایسته است ارج و قرب دارد که زنان و مادران خانه‌دار را از لحاظ روحی تأمین کند؟ آیا این زنان در مقایسه خود با زنان شاغل احساس سرخوردگی نمی‌کنند؟ آیا این گروه از زنان هیچ دغدغه‌ای از بابت تأمین مالی حال و آینده خود ندارند؟

اشتغال زنان و غرور بیجا

دلیل دیگری که مخالفان مطرح می‌کنند مسئله تکبر و خود شیفتگی زنان است. آنها معتقدند که ارتقای تحصیلی و شغلی و استقلال مالی، زنان آنها را دچار غرور و خودشیفتگی می‌کند. در نتیجه این زنان در روابط خانوادگی به ویژه رابطه با همسر دچار مشکل می‌شوند. حقیقت این است که تمام مطالب فوق امکان‌پذیر است اما اگر در جملات فوق کلمه “مردان” را جایگزین “زنان” کنیم تغییری در حقایق مطرح شده رخ نمی‌دهد. کم نیستند مردانی که به واسطه ثروت و قدرت بیشتر به زنان خود خیانت کردند. به عبارت دیگر هر انسان کم ظرفیتی چه زن و چه مرد ممکن است با رسیدن به مقام و ثروت و قدرت دچار خودشیفتگی و غرور کاذب شود. آیا این دلیل برای ممانعت از پیشرفت شغلی مردان موجه است؟

 

آیا مخالفان اشتغال زنان حق دارند؟!
آیا اشتغال زنان موجب بیکاری مردان می‌شود؟

اشتغال زنان و بیکاری مردان

مسئله بیکاری مردان موضوع دیگری است که مخالفان  مطرح می‌کنند. آنها معتقدند هر زنی که استخدام می‌شود در واقع جای مردی را اشغال کرده و سبب بیکاری او می‌شود. اینجا نیز مسئله علت و معلول می‌تواند بسیار راهگشا باشد. سؤال مهم این است که چه کسی زنان را به عنوان جایگزین مردان استخدام می‌کند؟ آیا جز این است که یک مرد کارفرما برای پرداخت حقوق کمتر، زنان را به جای مردان استخدام می‌کند؟ آیا زنانی که با حقوق بسیار کم کارهای سخت را می‌پذیرند از شرایط کاری خود رضایت دارند یا ناچار به این کار هستند؟ آیا قوانین کار نمی‌توانند با ایجاد سهمیه متناسب از سوء استفاده کارفرمایان جلوگیری کنند؟ آیا در این زمینه زنانی که بیشترین آسیب را متحمل می‌شوند مقصرند؟

اشتغال زنان و فساد

مسئله فساد زنان با ورود به اجتماع، خوشبختانه در شرایط فعلی نیاز به توجیه و تفسیر ندارد. زیرا امروزه در شرایطی زندگی می‌کنیم که دسترسی به فضای مجازی و اینترنت می‌تواند تنهاترین و منزوی‌ترین افراد را هم فاسد کند. بنابراین در شرایط فعلی خطرات حضور زنان در جامعه در برابر خطرات فضای مجازی هیچ است.

سخن آخر اینکه آیا وقت آن نیست که با ایجاد بسترهای مناسب برای بهره‌گیری از استعداد و توان جامعه بزرگ زنان به بحث و جدل بیهوده در این زمینه پایان دهیم؟

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا