چگونگی مدیریت یک کسب و کار
مدیریت یک مجموعه یا یک سازمان از دیدگاه کارشناسان ، به کسی اطلاق می شود که مسئولیت کل یک سازمان یا بخشی تفکیک شده از یک سازمان یا یک کسب و کار را بر عهده دارد.در مدیریت یک سازمان یا یک کسب و کار ، مسئول و پاسخگو بودن مدیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
متناسب با حجم سازمان ها و کسب و کارها، سطوح مدیریتی مختلفی را می توان تعریف نمود اما در حالت کلی مدیریت دارای سه سطح ، مدیریت سطح بالا – مدیریت سطح متوسط و مدیریت سطح پایین تقسیم می شوند.
عده ای از افراد بر این عقیده اند که ذاتا مدیر به دنیا آمده اند، غافل از آنکه مدیریت در کسب و کارها نه تنها نیازمند آموزش است، بلکه نیازمند یادگیری مهارت هایی است که شاید افراد کمی از آن مطلع اند. در واقع یک مدیر کاربلد چگونگی اداره کردن یک مجموعه برای به حداقل رساندن موارد منفی و حصول نتیجه ای بهتر را به خوبی واقف است. این مهم می تواند از هدایت یک کسب و کار گرفته تا فرآیند حل و فصل مشکلات در فضای کسب و کارها را در بر گیرد. مدیریت بسیاری از تعارضات، مشکلات و موارد مختلف در کسب و کارهای کارآفرینانه از طریق استراتژی هایی چون مذاکره، ایده پردازی و برگزاری جلسات هم اندیشی، سعی در حل و فصل مشکلات سازمان جلوه گر خواهد شد. بگذارید با مثال ساده تری مطلب را بیان نماییم. مدیریت کسب و کار در یک فعالیت کارآفرینانه مانند سکانس یک فیلم است که مجموعه عوامل برای هر چه دیدنی تر شدن آن دخیل اند. اگر هر بازیگری دیالوگ خود را به نحو احسن اجرا نماید و کارگردان و تهیه کننده از هماهنگی خوبی برخوردار باشند، مطمئنا خروجی نهایی قابل تایید خواهد بود. در حالیکه در نقطه ی مقابل ، وجود کوچک ترین تعارض می تواند این مجموعه کاری را از هدف خود دور نماید.
همانطور که بیان شد، مدیریت در فعالیت های کارآفرینانه بسیار حائز اهمیت است. هیچ کس دوست ندارد در محیطی کار کند که مدام با بحث و جدل روبرو باشد. عموما فعالیت های کارآفرینانه نیازمند یک تیم قوی، همسو و یکدست می باشد. درک این مطلب که در یک مجموعه ی کاری تا چه اندازه اختلاف نظرها و تعارضات می تواند مشکل ایجاد نماید ، قابل درک است. در چنین شرایطی یک کارآفرین موفق با در دست گرفتن ماجرا اگر بتواند در حل این تعارضات موفق عمل نماید ، کسب و کار خود را به مانند یک فرشته ی ناجی از مشکلات عدیده ی پیش رو حفظ کرده است.
مدیریت درست یک واقعیت اجتناب ناپذیر است که برگ برنده ی موفقیت کسب و کارهاست . این تفاوتها میتوانند نشات گرفته از مغایرت ارزشها یا هر عامل دیگری باشند که نهایتا به تعارض و اختلاف بینجامند. از عدم درک متقابل بین افراد گرفته تا تفاوت های قومیتی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی، همه وهمه می تواند با ایجاد تعارضات مختلف محیط کار را به یک محیط غیر قابل تحمل تبدیل نماید. بنابراین تعارض همه جا هست. حتی در یک خانواده ی دو نفره چه برسد به یک محیط کاری با ده ها سلیقه و طرز تفکر. هیچ دو نفری کاملا شبیه هم نیستند و از اینرو وجود تفاوتهای فردی دور از انتظار نیست. تعارض اجتنابناپذیر است و مدیریت آن ازالزامات یک کسب و کار موفق. ما باید بتوانیم تعارضات در محیط کسب و کار را به حداقل برسانیم و آن ها را برطرف نماییم.
از اینرو استراتژی های مدیریت از الزامات فعالیت های کارآفرینانه است و عمل به آن مزایای بی نظیری را برای کسب و کارها به ارمغان خواهد آورد. شما به عنوان یک مدیر کارآفرین باید بتوانید با ایجاد یک اتحاد و همدلی در بین نیروی کارتان، تعارضات را مدیریت نمایید. در اینصورت است که تفاوت میان مدیران حرفه ای و کاربلد با مدیرانی که تنها اسم مدیر را به یدک می کشند آشکار می شود. تعارض تنها بین افراد شاغل در یک سازمان اتفاق نمی افتد. حتی ممکن است، شما به عنوان یک مدیر کارآفرین دچار تعارضی بین زندگی شخصی و کاری خود باشید. مهارتی برای ایجاد تعادل میان کار و زندگی نوع مدیریت تعارض در زندگی اکثر کارآفرینان موفق دنیاست.
مدیریت تعارض در فعالیت های کارآفرینانه یک قدم به سوی حرفه ای شدن است. شما بسته به نوع شخصیت و توانایی های خود در شرایط و موقعیت های مختلف می توانید از الگوهای مدیریت تعارض بهره مند شوید. الگوی سازگاری با شرایط، الگوی پرهیز از تعارض، الگوی میانجی گری، الگوی رقابتی، الگوی همکاری ، همه و همه می تواند شما را بطور تخصصی تر بر در استراتژی مدیریت تعارض به موفقیت برساند. سخن پایانی آن که ، هر چه رویکرد شما در حل تعارضات میان سازمانی سنجیده تر و علمی تر باشد، شما موفق تر خواهید بود و می توانید عملکرد بهتری در فعالیت های کارآفرینانه داشته باشید.
مهندس امین رشیدی