آخرین اخبارکارآفرینی

پتانسیل‌های خفته در صنعت چرم ایران

مهندس امین رشیدی

 

تصور کنید در یک بوتیک لوکس در میلان یا پاریس ایستاده‌اید. کیف دستی چرمی بی نظیری توجه شما را جلب می‌کند. برچسب قیمتش سرسام‌آور است و روی آن با افتخار نوشته شده: «ساخت ایتالیا». چه چیزی این کالا را تا این حد ارزشمند کرده؟ طراحی؟ برند؟ و البته «چرم مرغوب اروپایی». اما چه بسیار پیش می‌آید که راز اصلیِ نرمی، زیبایی و ماندگاری این چرم، نه در دامنه‌های آلپ، که در دشت‌های خراسان، کرمان یا آذربایجان نهفته است.

اینجا Iran است، یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان چرم در جهان، که محصولاتش راهی پیچیده و پرفرازونشیب را طی می‌کند تا سرانجام به عنوان یک «کالای خارجی» به دست مصرف‌کننده برسد. این داستان، روایتی از یک زنجیره ارزش جهانی است که در آن «منبع خام» از «کالای نهایی» جدا افتاده و هویت اصلی خود را از دست می‌دهد. داستانی از فرصت‌های از دست رفته و پتانسیل‌های خفته در صنعت چرم ایران. ایران از دیرباز به دلیل داشتن دامداری‌های گسترده و سنت دباغی قوی، یکی از قطب‌های تولید چرم خام در جهان بوده است. کیفیت پوست گوسفندان ایرانی، به ویژه نوعی به نام «میشین» (Persian Lamb)، به دلیل الیاف متراکم و ظرافت بی نظیرش، در جهان زبانزد است و به عنوان یکی از مرغوب‌ترین چرم‌ها شناخته می‌شود. ایران همچنین در تولید چرم گاو و گوساله نیز جایگاه قابل توجهی دارد.

این صنعت اما با وجود پتانسیل بالا، با چالش‌های ساختاری عمیقی دست و پنجه نرم می‌کند. مشکلاتی مانند فرسودگی کارخانه‌ها، استفاده از تکنولوژی‌های قدیمی در فرآوری، نوسانات قیمت مواد اولیه شیمیایی، و مشکلات مالی باعث شده‌اند تا تولیدکنندگان ایرانی نتوانند همپای رقبای اروپایی و ترک  خود، به تولید محصول نهایی با ارزش افزوده بسیار بالا بپردازند. مسیر خروج چرم ایرانی و تبدیل آن به کالای خارجی معمولاً یکی از این چند مسیر است: صادرات به عنوان خام‌فروشی بخش عمده‌ای از چرم فرآوری شده (اما نه تمام‌شده) ایران به کشورهایی مانند ترکیه، ایتالیا، اسپانیا، چین و ویتنام صادر می‌شود. این کشورها دارای صنایع پایین‌دستی بسیار قوی در زمینه تولید کفش، کیف، پوشاک و مبلمان هستند. آنها چرم ایرانی را می‌خرند، با طراحی و برندسازی خود به محصول نهایی تبدیل می‌کنند و سپس آن را با برچسب «ساخت ترکیه» یا «ساخت ایتالیا» به قیمتی چندین برابر به جهان صادر می‌کنند. در این مدل، ارزش افزوده اصلی که حاصل از طراحی، مارکتینگ  و برندسازی است، به جیب دیگران می‌رود.

پتانسیل‌های خفته در صنعت چرم ایران
پتانسیل‌های خفته در صنعت چرم ایران

در قاچاق خام متأسفانه بخشی از پوست و چرم خام ایران به صورت قاچاق و از مرزهای غربی و شرقی خارج می‌شود. این ماده خام ارزشمند که باید در داخل فرآوری و به کالای نهایی تبدیل شود، به صورت غیرقانونی و با قیمتی نازل از کشور خارج شده و به چرخه تولید رقبا می‌پیوندد. گاهی اوقات نیز، برخی واحدهای تولیدی ایرانی که توانایی نسبی در تولید کالای نهایی دارند، به صورت «تولید قراردادی» برای برندهای معروف اروپایی یا ترکیه ای کار می‌کنند. در این حالت، تمام مواد اولیه، طراحی و استانداردها توسط برند خارجی تعیین می‌شود و محصول نهایی در ایران تولید اما با برچسب و لیبل آن برند خارجی بسته‌بندی و صادر می‌شود. مصرف‌کننده نهایی هرگز نمی‌فهمد که این کالا در حقیقت «ساخت ایران» است.

اما چرا این اتفاق می‌افتد؟ چرا خودمان محصول نهایی تولید نمی‌کنیم؟ این پرسش، قلب ماجرا است. ضعف در برندسازی و مارکتینگ جهانی یکی از مهم ترین عواملی است که باید به دقت مورد توجه قرار گیرد. ساخت یک برند جهانی به سرمایه‌گذاری کلان، استراتژی بلندمدت، خلاقیت و دسترسی به بازارهای بین‌المللی نیاز دارد. صنعت چرم ایران عمدتاً درگیر روزمرگی و تأمین منابع شده و کمتر توانایی سرمایه‌گذاری روی این بخش را داشته است. مشکلات نقدینگی و دسترسی به تکنولوژی روز را هم نباید نادیده گرفت. به روزرسانی ماشین‌آلات و استفاده از تکنیک‌های نوین دباغی و فرآوری چرم، هزینه‌بر است. تحریم‌ها و محدودیت‌های مالی، دسترسی به این تکنولوژی‌ها و منابع مالی ارزان را دشوار کرده است. فقدان طراحی و نوآوری نیز مزید بر علت است. صنعت چرم جهانی، بسیار به طراحی و مد وابسته است. در ایتالیا، مدارس و آکادمی‌های تخصصی طراحی، هر ساله طراحان خلاق را تربیت می‌کنند. در ایران، اگرچه استعدادهای درخشانی وجود دارند، اما پیوند ضعیفی بین مراکز آکادمیک، صنعت و بازارهای جهانی وجود دارد.

خام‌فروشی چرم، یک «فرصت سوزی» بزرگ برای اقتصاد ایران محسوب می‌شود. کشور تنها قیمت ماده خام را دریافت می‌کند، در حالی که ارزش واقعی کالا در مراحل بعدی یعنی تبدیل، طراحی و برندسازی خلق می‌شود. این امر به معنی از دست دادن هزاران فرصت شغلی در بخش‌های طراحی، تولید محصولات نهایی و بازاریابی بین‌المللی است. علاوه بر این، خروج چرم مرغوب ایرانی، مواد اولیه باکیفیت را از تولیدکنندگان داخلی که قصد تولید کالای نهایی دارند، می‌دزدد و آنها را با کمبود و قیمت بالای مواد اولیه مواجه می‌کند. خوشبختانه آگاهی نسبت به این مسئله در سال‌های اخیر افزایش یافته و حرکت‌هایی هرچند کند، برای تغییر این روند آغاز شده است:

افزایش محدودیت‌ها بر صادرات خام- حمایت از تولیدکنندگان داخلی و برندهای ایرانی-ارتقای کیفیت فرآوری- توسعه اکوسیستم طراحی توانسته منجر به خلق محصولاتی منحصربه‌فرد و دارای هویت ایرانی-اسلامی شود که قابلیت رقابت در بازارهای جهانی را داشته باشد. چرم ایرانی، همچون الماسی خام است که در دستان هنرمندان خارجی تراش می‌خورد و می‌درخشد. داستان آن، نمادی از یک چالش بزرگتر در اقتصاد ایران است .تغییر این روند نیازمند عزمی ملی، سرمایه‌گذاری هوشمند، حمایت از نخبگان و خلاقان داخلی و عبور از روزمرگی است. آینده این صنعت در گروی آن است که به جای «صادرات چرم»، بر «صادرات کیف و کفش ایرانی» تمرکز کنیم. آینده‌ای که در آن یک خریدار در اروپا یا آمریکا، نه برای برچسب «ساخت ایتالیا»، که برای برچسب «ساخت ایران» روی یک کالای چرمی، هزینه کند. این رویایی دست‌یافتنی است، اما تنها با نگاهی استراتژیک و همتی جمعی محقق خواهد شد.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا