واکاوی دغدغههای شغلی دندانپزشکها
«دندونپزشکی شغل خوبیه بابا. درسته حالا دست طرف تو دهن مردمه اما عوضش پول خوبی میگیره. هیچکدوم شون هم که تعرفه دولتی رو قبول ندارن، هر کسی نرخ خودشو داره و ۱۰ دقیقهای یه دندون میکشه ۵۰۰ هزار تومن میگیره.» این تصور بسیاری از مردم درباره شغل دندانپزشکی است؛ تصوری که با آنچه خودِ دندانپزشکان میگویند متفاوت است.
طبق گفته بسیاری از فارغالتحصیلان این رشته، با توجه به نوسان قیمتها، راهاندازی مطب دندانپزشکی برای آنان تبدیل به آرزویی دستنیافتنی شده است. نبود فضایی برای کار، نبود حمایت و پشتوانه مالی، نداشتن بیمه و حقوق کافی، تحریم و کمبود مواد اولیه لازم در بازار موجب شده بسیاری از دندانپزشکان جوان بعد از گذراندن طرح و فارغالتحصیلی به فکر مهاجرت بیفتند.
شیوع ویروس کرونا هم به استرس کاری آنان و امکان ابتلا به این ویروس اضافه شده است و تا کنون خبری از واکسیناسیون نیست.
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگوی ایسنا با سه دندانپزشک درباره دغدغههای کاریشان است که به مناسبت روز دندانپزشک (۲۳ فروردین) انجام گرفته است. به دلیل عدم تمایل آنان به درج نامشان در گزارش، اطلاعات شخصی این دندانپزشکان نزد ایسنا محفوظ است.
***
۶ سالی میشود که فارغالتحصیل شده است و در حال حاضر در یکی از کلینیکهای دندانپزشکی کار میکند. برای به دست آوردن همین کار، سختیهای زیادی کشیده است: «ورود یک دندانپزشک به بازار کار مثل هر شغل دیگری سختیهای زیادی دارد. گذشته از مسئله «طرح» بعد از فارغالتحصیلی باید برای گرفتن پروانه مطب امتیاز کسب کنیم. طبق قانون، یک دندانپزشک برای کارکردن نیاز به دو پروانه دارد؛ یکی «پروانه کار» و دیگری «پروانه مطب». اولی مجوزی است که از سمت وزارت بهداشت بعد از فارغالتحصیلی به هر دندانپزشک داده میشود و دومی مجوزی است که بعد از کسب میزان امتیازات لازم برای هر شهر به فرد داده میشود. برای مثال شهرهایی مثل مراکز برخی استانها امتیاز بالاتری دارند و نمیشود به راحتی پروانه مطب آن شهرها را گرفت بلکه باید ابتدای کار با گرفتن پروانه مطب شهرهای کمبرخوردارتر امتیازات خود را افزایش داد و بعد از آن امتیاز لازم در آن مرکز استان را گرفت. بخشی از این امتیازات در دوره طرح عمومی و باقی آن باید با افتتاح مطب در یکی از شهرهایی که گفته شد یا فعالیت در کلینیکهای مختلف کسب شود که دراکثر موارد اگر کلینیک وابسته به ارگان یا سازمان خاصی نباشد، حقوق پایه ندارد و طبق توافقی که با مدیر کلینیک میشود به صورت درصدی برای هر بیمار کار انجام می شود. این درصد هم به عوامل متفاوتی بستگی دارد که مهمترین آنها داشتن پروانه مطب متخصص یا دندانپزشک عمومی است. اگر دندانپزشکی بدون پروانه مطب وارد بازار کار شود و در حین کار مشکلی برای بیمار به وجود بیاید، به لحاظ قانونی به مشکل برمیخورد. گذراندن دوره طرح عمومی بعد از فارغالتحصیلی هم مستلزم کار کردن در مراکز بهداشتی مانند خانههای بهداشت شهرهاست که سختیهای مخصوص به خودش را دارد. حالا فرض کنید یک دندانپزشک بعد از دوره طرح بخواهد در یک کلینیک مشغول به کار شود؛ مثل هر شغل دیگری اولین سوالی که از او پرسیده میشود «سابقه کار» است.»
با هزار امید و آرزو دندانپزشکی قبول شد و حالا ۱۳ سالی میشود که به آرزویش رسیده است. خودش عاشق این حرفه است و با همه سختیهایی که دارد نمیتواند از آن دل بکند. به همین دلیل به دیگران هم توصیه میکند اگر واقعا عاشق این حرفه هستند دنبالش بروند و پی همه چیز را به تنشان بمالند چون برای آنکه وارد بازار کار شود سختیهای بسیاری کشیده است: «راهاندازی مطب هزینه زیادی دارد و هر کسی از پس مخارج آن برنمیآید بنابراین بسیاری از دندانپزشکان بعد از گذراندن دوره طرح و فارغالتحصیلی مجبورند در کلینیکها مشغول به کار شوند. بین یک دندانپزشک و صاحب کلینیک هم هیچ وقت قرارداد مکتوبی امضا نمیشود و همه توافقها به صورت شفاهی است و دست صاحب کلینیک باز است تا هر زمانی که دوست داشت زیر قول و قرارهایش بزند. یادم نمیرود که بعد از ۱۰ سال سابقه کار در یک کلینیک مشغول به کار شدم. مدیر کلینیک هم گفته بود چون کلینیک با بیمه قرارداد دارد بعد از سه ماه میتواند حقوقم را پرداخت کند اما بعد از سه ماه، تنها حقوق ماه اولم را واریز کرد. زمانی هم که معترض شدم، مدیر کلینیک جواب داد من به فاصله سه ماه حقوق شما را میدهم. مسئله دیگر بیمه مسئولیت دندانپزشکان است. شاید جالب باشد که بدانید که خود دندانپزشک موظف است خودش را بیمه کند حتی اگر در کلینیکی یا مطبی که متعلق به خودش نیست فعالیت کند. بر خلاف تصور عام، دندانپزشکان از طرف هیچ نهادی تحت پوشش بیمه درمانی قرار نمیگیرند و اگر بخواهند باید بیمه خویشفرما شوند.»
او هم مثل بسیاری از دندانپزشکان دیگر توانایی مالی راهاندازی مطب را ندارد و در اینباره میگوید: «همه خیال میکنند ما پول پارو میکنیم. اما نمیدانند که اگر یک دندانپزشک بخواهد با شرایط موجود و قیمتهای نجومی خرید ملک و لوازم و تجهیزات به مرحله درآمدزایی خوب برسد و مطب بزند به ١٠ تا ١٢ سال زمان نیاز دارد و اگر سطح مالی ویژهای داشته و توانایی خرید ملک و راهاندازی مطب را داشته باشد، حداقل به ۳ سال زمان نیاز دارد تا بتواند کارش را جا بیندازد. با توجه به اوضاع اقتصادی حالا هم نمیتواند سرمایه راهاندازی یک مطب را تخمین زد زیرا قیمتها در لحظه تغییر میکنند. از طرفی تحریمها هم مثل همه کارها، روی دندانپزشکی هم تاثیر زیادی گذاشته است و بسیاری از مواد اولیه و ابزار کار به سختی وارد کشور میشوند. برای مثال زمانی روکشهای استیل ضد زنگ آمریکایی در بازار پُر بود اما در حال حاضر اصلا پیدا نمیشود و درست عکس روکشهای چینی هستند که کیفیت مناسبی ندارند. برخی مواد مثل بیحسی که داخل کشور خط تولید دارند، مدتی به دلیل کمبود مواد اولیه جیرهبندی شده بودند. برای مثال سال ۱۳۹۸ باید هر ۱۵ روز یک بار به انجمن دندانپزشکها مراجعه میکردیم تا بتوانیم دو بسته ۵۰ تایی ماده بیحسی دریافت کنیم. حتی افرادی که در کلینیکهای غیردولتی کار میکردند هم به دلیل کمبود این ماده و به درخواست مدیر کلینیک مجبور بودند با کارت نظام پزشکی خودشان این ماده را دریافت کنند و تحویل کلینیک بدهند. بعضی افراد هم از این موضوع سوءاستفاده میکردند و این مواد را میگرفتند و در بازار آزاد میفروختند. در حال حاضر هم گاهی این جیرهبندیها روی مواد دیگری مثل مواد قالبگیری که ارز دولتی به آنها تعلق میگیرد اعمال میشود و اینطور نیست که هر تعدادی که بخواهیم در دسترس باشد. همین موارد در کیفیت کار هم تاثیر بسزایی میگذارد. تمام مسائلی که گفته شد علاوه بر تاثیر روی تعرفههای درمانی باعث بالا رفتن هزینههای جانبی کار مثل هزینه لابراتوارها هم شده است.»
شرایط جهانی کرونا روی کار این قشر هم تاثیرات جدی داشته و در روزهای اوج کرونا دستکش و ماسک را هم به سختی تهیه میکردند. یکی از دندانپزشکان در اینباره به ایسنا توضیح میدهد: «اگر کار ما از پرستاری که در بخش کرونا کار میکند، سختتر نباشد، آسانتر هم نیست. وقتی نمیدانیم بیماری که زیردستِ ما میخوابد مبتلا به ویروس کرونا هست یا نه باید تمام احتیاطهای لازم را به عمل آورد. ذات کار ما تولید ذرات معلق در هواست. با هر بار چرخش توربین و پاشیدن آب این ذرات تولید میشوند و همین موضوع موجب میشود ذرات معلق هوایی تشکیل شود که به راحتی میتواند ویروس کرونا یا هر ویروس تنفسی دیگری را بلند کند. حالا فرض کنید دندانپزشک هم که ساعتها در یک محیط بسته است با یک ماسک سهلایه معمولی کار کند. در این مدت، بسیاری از همکاران ما به کرونا مبتلا شدند اما خدا را شکر در کلینیکی که من کار میکنم تا کنون دندانپزشکی فوت نشده است. ما حتی از تزریق واکسن هم خبر نداشتیم تا اینکه ۱۰ فروردین پیامکی از سمت سازمان نظام پزشکی برایم آمد مبنی بر اینکه آخرین مهلت ثبت نام واکسن کرونا تا ۱۲ فروردین است و باید برای ثبت نام و تزریق واکسن به سایت مربوطه مراجعه کنم. واقعا تعجب کردم چون پیش از این کسی ما را در جریان اولین فرصت تزریق نگذاشته بود. وقتی هم برای ثبت نام به سایت مراجعه کردم با این گزینه روبهرو شدم که اگر واکسن نیاز به پرداخت هزینه داشت، باز هم داوطلب هستم؟! مدتزمان انتظار یا نوع واکسن هم اصلا مشخص نیست. موضوع دیگری که این روزها با آن روبهرو هستیم محدودیتهای ترافیکی کرونایی است. به پزشکان اعلام کردند برای آنکه جریمه نشوند باید در سامانه ثبت نام کنند. وقتی برای ثبت نام مراجعه کردم در سایت نوشته بود ماشین باید به نام خود فرد یا همسرش باشد. پس تکلیف دختری که ازدواج نکرده و از ماشین پدر و مادرش استفاده میکند، چیست؟»
پزشک دیگری که با او صحبت میکنم ۱۰ سال سابقه کار دارد. دندانپزشک اطفال است و حتی در ارودهای جهادی مناطق محروم هم خدمت کرده است: «مشکل اصلی در این مناطق نبود آموزش بهداشت دهان و دندان است. چون نوع تغذیه کودکان مناطق محروم با کلانشهرها متفاوت است و بر خلاف شهرها مصرف نان تست، شکلات و شیرینی کمتر است. هر چه مواد غذایی سختتر و نیاز به جویدن بیشتری داشته باشد، بزاق دهان بیشتری هم ترشح میشود و در نهایت موجب میشود میزان شویندگی سطوح دندانی بالا برود و میزان پوسیدگی کمتر شود. اگر پوسیدگی هم داشته باشند دیرتر به مرحله آبسه میرسد. علیرغم آنکه در این سالها گروههای جهادی بسیار خوبی با محوریت کارهای پزشکی شکل گرفتهاند اما هنوز هم احساس میشود برخی از گروههای جهادی بیشتر برای تبلیغات خودشان بخش دندانپزشکی را ضمیمه فعالیتهایشان کردهاند. در یکی از اردوهای جهادی که سرمایهگذار کاملا شخصی داشت و وابسته به هیچ ارگان و نهادی نبود شرکت داشتم. مواردی داشتیم که کودک با سه دندان پوسیده و یک دندان کشیدنی مراجعه میکرد اما مسئول مربوطه میگفت فقط میتوانید یک دندان را درمان کنید. این موضوع برایم خیلی عجیب بود چون به نظرم این نحوه درمان اصلا فایده نداشت. حتی پیشنهاد دادم یک مسواک و خمیردندان در اختیار کودکان قرار دهند و به آنها درست مسواک زدن را آموزش دهند که مسئول مربوط به این پیشنهادم خندید.»
او مشکلات فرهنگی و بهداشتی را یکی از مشکلات جدی این حرفه میداند: «به عقیده من بهترین گروهی که میتوان به آنان آموزش داد تا از مشکلات دهان و دندان پیشگیری شود، دانشآموزان مقطع دبیرستان است زیرا میتوانند نحوه صحیح نخ دندان کشیدن و مسواکزدن را به دیگر اعضای خانواده هم یاد بدهند. از طرفی این افراد پدر و مادرهای فردای جامعه هستند و باید بدانند قبل از اینکه صاحب فرزندی شوند چه زمینههای بهداشتی را برای تولد فرزندشان فراهم کنند. چون دهان نوزادی که بدنیا میآید عاری از باکتری است، پس این بچه تا مدتها دچار پوسیدگی نخواهد شد. پوسیدگی هم یک بیماری مسری است و اگر یکی از دندانها پوسیده باشد احتمال اینکه دندانهای دیگر را هم درگیر کند زیاد است. پدر و مادر میتوانند باکتریهای دهان خود را با بوسیدن به بچه منتقل کنند. پس پدر و مادرها قبل از آنکه تصمیم بگیرند بچهدار شوند باید پوسیدگی دندانهای خودشان را برطرف کنند. از آنجا که یک فرد باردار در سه ماه اول و آخر بارداری نمیتواند کارهای مربوط به دندانپزشکی را انجام دهد پس لازم است برای آنکه دوره بارداری خود را بدون مشکل سپری کند قبل از بارداری، اقدام به برطرفکردن مشکلات دندانی خود کند.»
او ادامه میدهد: «یکی از مشکلاتی که بشدت آزاردهنده است بیتوجهی پدر و مادرها به توضیحات پزشک است. گاهی اوقات پدر و مادر، فرزندشان را با دندانهای پوسیده و ساعت ۹ شب به کلینیک میآورند و خیلی هم طلبکارانه برخورد میکنند، طوری که انگار ما مسئول پوسیدگی دندان فرزندشان هستیم. اصلا هم در نظر نمیگیرند که دندانپزشک هم زمان کاری مشخصی دارد. برخی پدر و مادرها همان اول مشکل فرزندشان را میپرسند و وقتی میگویم به عصبکشی نیاز دارد، اصرار میکنند دندان فرزندشان را بکشم! بعد از کلی توضیح که این دندان بچه ۸ ساله کشیدنی نیست و دندان جایگزین ۱۲ سالگی درمیآید باز هم روی حرف خودشان اصرار میکنند! ین مسئله لزوما به دلیل مشکل اقتصادی رخ نمیدهد و گاه مراجعهکنندگان تحت پوشش بیمه هم چنین رفتاری نشان میدهند. برخی والدین هم متاسفانه به راحتی دروغ میگویند. برای مثال مراجعهکنندهای داشتم که ۸ دندان خراب داشت. از مادرش پرسیدم «مسواک نمیزند؟» مادر جلوی بچه گفت مسواکش را مرتب میزند در حالی که من به عنوان پزشک از دندانهای بچه متوجه میشوم که مسواک میزند یا نه و اگر چنین سوالی را مطرح میکنم برای این است که ضمن توجهدادن به بیمار و والدین تشخیص درستتر و بهتری بدهم. شاید اگر مرتب مسواک میزند و وضعیت دندانهایش خوب نیست کمبود ویتامین دی یا کلسیم دارد. به نظر میرسد مادر میخواهد آبروی خودش و فرزندش را جلوی من حفظ کند اما با دروغ این کار را انجام میدهد. چه ایرادی دارد اگر بچه مسواک نمیزند راستش را به پزشک بگوید؟ آیا این رفتار دروغگویی را به کودک یاد نمیدهد؟ درمان دندان بخشی از کار است و آن را مادامالعمر خوب نمیکند. حتی اگر دندان کودک درست شود و مثل قبل نخواهد از آنها نگهداری کند، باید همه مراحلی که انجام شده را سه ماه دیگر هم انجام دهد، با این تفاوت که این بار به شکل طلبکارانهتری مراجعه میکند و میگوید «دکتر همون دندونی که درس کردین، دوباره خراب شده». وقتی من از پدر و مادر بیمارم در اولین ارتباط صداقت دریافت نمیکنم و حتی به حرفهای پزشک گوش نمیکنند، چه کاری میتوانم انجام دهم؟ همه تلاش من این است که در کنار درمان، فرهنگسازی هم بکنم. اما من هم تا اندازهای توانایی دارم. حتی گاهی به والدین بیمارانم میگویم اگر فکر میکنید نمیتوانید فرزندانتان را مجاب کنید که نخ دندان بکشند و مسواک بزنند، هزینه اضافه نکنید.»