نقش واسطه ها در صنعت کشاورزی؟
اگر نقش واسطه ها درعرضه و تقاضا را بخواهیم صد درصد مفید ذکر نماییم و به نحوی بیان کنیم که واسطه ها به هیچ وجه مخرب نیستند، این سخنی افراطی است و مسلما کسی پذیرای آن نیست. اما در صنعت کشاورزی ما ، همواره این مسئله از چالش های مهم صنعت کشاورزی و صنایع مختلف بوده است.البته واسطه ها در نقش مثبت خود می توانند ،تسهیل گر مبادلات کشاورزی بین تولید کننده و مصرف کننده باشند.به عبارتی واسطه ها ،عاملی برای انتقال اطلاعات و بازاریابی محصول در بازارهستند.در این میان بعضی از کارشناسان معتقدند ، بازار محصولات کشاورزی در دست دلالان و واسطه هایی است که به ضرر تولید کننده و کشاورز بوده و هر چقدر وجود واسطه گرها بیشتر باشد ، ضرر آن برای تولید کننده و مصرف کننده بیشتر خواهد بود.
در کشورهای در حال توسعه ای همچون ایران، خرید و فروش محصولات کشاورزی یکی از معضلات جدایی ناپذیر این صنعت است. گویا در چرخه ی تولیدات محصولات کشاورزی هر حلقه ای که زحمت کمتری متحمل می شود، سود بیشتری را به جیب می زند و البته این حلقه ی تعیین کننده ی قیمت محصولات، اشخاصی نیستند به جز واسطه ها. همان افرادی که به واسطه ی ثروت، محصولی را خریداری می کنند و بدون اینکه ارزش افزودهای دراین بین ایجاد کند و یا زحمتی متقبل شوند، محصول را می فروشند و در نهایت سودهای فراوانی عایدشان می شود.
واسطه های صنعت کشاورزی در زیر خلاء های قانونی و نبود کمترین نظارت در چرخه ی عرضه در ایران ، پول پارو می کنند. نقطه ی مقابل در این چرخه ، کشاورزانی هستند که یک چشم شان به آسمان و یک چشم شان به زمین، متحمل سخت ترین و پرریسک ترین شرایط می شوند و متاسفانه همواره کمترین بهره ی مالی نصیب شان می شود ، این مافیا به قدری قوی است که مدیریت خرید و فروش محصولات کشاورزی توسط شبکه ی وسیعی از واسطه های این حوزه کنترل میشود. آن ها هستند که قیمت نهایی خرید محصول از کشاورز و عرضه ی محصول را در میادین تره و بار را تعیین می کنند.
البته در این میان ، عده ای هم بر این عقیده اند که واسطه ها را میتوان یک تسهیل گر معامله تلقی کرد که در عمل منجر به کاهش هزینه های مبادله شده و به عنوان عاملی مفید برای بازاریابی محصول در بازار فعالیت می نماید. بله ، حذف واسطه ها هرگز کار درستی نیست. بالاخص در مورد محصولات کشاورزی و علی الخصوص محصولات کشاورزی فساد پذیر در شرایط فعلی ایران و با توجه به نبود تعاونی های کشاورزی و ضعیف بودن بنیه ی کشاورزان ، مفید هم خواهد بود.
اما مشکل از آنجایی آب می خورد که کشاورز کمترین سود و دلال ها بیشترین سود را از این بازار می برند و محصول نهایی دست مصرف کننده با آنچه از سر زمین خریداری می شود حتی تا ده برابر گران تر عرضه می گردد. در واقع این افزایش فاصله قیمت تولید تا مصرف محصولات کشاورزی از یکسو باعث پرداخت مبالغ کمتر از قیمت تمام شده تولید به کشاورز شده و در نتیجه منجر به ضعیف شدن بخش تولید می گردد و از طرف دیگر ، موجب افزایش چند برابری قیمت برای مصرف کننده نهایی و کاهش قدرت خرید و تضعیف حقوق مردم میگردد.
در این راستا ، می توان با ایجاد بسترهایی چون تلاش برای شکستن انحصار و محدود نمودن معضلات ناشی از آن به بخش مهمی از مشکلات پیش رو فائق آمد. البته اخذ مالیات به منظور سهم بری عادلانه حلقههای واسط تولید تا مصرف از ارزش افزوده و از همه مهم تر استفاده از ظرفیت تسهیلات بانکی برای تقویت بنیه ی کشاورزان و کاهش وابستگی آنان به واسطه ها در این چرخه بسیار تاثیر گذار خواهد بود. یکی دیگر از راهکارهای مهم تسهیل رسیدن کالاهای کشاورزی با قیمت کمتر به مصرف کننده نهایی است که از حداقل واسطه ها در این بین بهره برد.
با این وجود به نظر می رسد که جنبه منفی دلالی یا واسطه گری در صنعت کشاورزی این روزها بسیار پر رنگ تر از قبل شده است و رد پای عدهای سودجو با ورود به شبکه معیوب و نامتوازن تولید تا عرضه به وضوح ملموس می باشد. واسطه هایی که بیشترین استفاده را از خلاءهای قانونی و ضعفهای نظارتی می برند و از این طریق توانسته اند ، جیبی بزرگ برای پول ملت و کشاورزان بدوزند.
مهندس امین رشیدی