ناجیان سرمایه گذار یا دزدان ایده های نوی استارت آپی!
این روزها کمتر کسی است که کلمه استارت آپ و ایده های نوین آن را نشنیده باشد. جوانانی پویا با ذهن هایی خلاق که آرزوهای بزرگ در ذهن می پرورانند و برای دستیابی به آن ها از هیچ کوششی فرو گذار نیستند. اما متاسفانه شرایط حال حاضر اقتصادی کشور، گویی چنان دست و پاهایشان را بسته که آن ها را فرسنگ ها از آرزوهایشان دور کرده است. البته این تمام ماجرا نیست. در حالی که بسیاری از مسئولین و دست اندرکاران این حوزه متاسفانه هیچ قدم مثبتی در راستای حمایت از این ایده های نو بر نمی دارند، مجموعه‌ای از شرکت‌های وابسته به غول‌های چند ملیتی حوزه آی تی در کشورمان کلاس‌های به اصطلاح، کلاس های کارآفرینی و دوره‌های استارت آپ ویکند برگزار می‌کنند، تورهای بزرگی برایمان پهن کرده اند.برگزاری کلاس هایی بسیار هدفمند و با اهداف از پیش تعیین شده که ظاهری حمایت گر و آموزش دهنده دارد. این شرکت ها که از گوگل تا اپل و مایکروسافت گرفته تا ای بی و آمازون و … همگی به جامعه نخبگان تحصیلکرده و مشتاق کارآفرینی کشورمان چراغ سبز نشان می دهند و طوری وانمود می‌کنند که دلسوز تر از آن ها کسی برای جوان ایرانی نیست و به آموزش منابع انسانی ایرانی با حداقل درآمد و حداکثر بازدهی علاقمندند و هدف اصلی‌شان موفقیت و ثمردهی ایده های ناب جوانان ایرانی است.
اما دقیقا آن روی سکه ،خیلی متفاوت تر از این ماجرای به ظاهر ساده است. در واقع این شرکت های چند ملیتی با هدف فتح بازارهای جدید و جذب استعدادهای بکر و دست نخورده ی کشورهای در حال توسعه در فکر پرکردن جیب هایشان هستند. بنابراین دقیقا در این برهه ی حساس از خلا های اقتصادی و حمایتی کشورها استفاده کرده و در نقش یک سرمایه گذار خیرخواه ،شرکت‌هایی آموزشی در کشورهای در حال توسعه با آینده درخشان در حوزه فناوری تاسیس می‌کنند. آمار «استارت‌آپ جهانی» مشخص می‌کند که گوگل در ایالات متحده با ارزش تخمینی یک تریلیون دلار، در صدر این فهرست جای گرفته است اما چه کسی می‌داند، ایده‌های اولیه از آن نخبگان کدام کشورها بوده است. بله، دقیقا امروزه برای خروج سرمایه‌های انسانی، دیگر انتقال جسم تحت عنوان مهاجرت مغزها اهمیتندارد. بلکه ظاهر ماجرا بسیار تغییر کرده است و ایده‌ها براحتی می توانند،بسان خروج مغزها از کشور از ذهن جوانان داخل یک کشور به بنگاه‌ها و سازمان‌های پیشگام در فناوری خارج از آن کشور، منتقل و به ابزار تبدیلشوند. البته صدق این ماجرا به خوبی در رویدادهای پایان هفته ای استارت آپ ها که در اکثر شهرستان ها برگزار می شد، بوده که در آن ردپاهای پر رنگی از حضور نمایندگان کمپانی‌های غربی در قالب مربیان حوزه استارت آپ در ایران دیده می شد.
وقتی وام های بانکی و انواع تسهیلات نصیب دلالادن و سوداگران گردن کلفت اقتصادی کشور می شود و کارآفرینان و صاحبان استارت آپ ها کمترین بهره هم نصیب شان نمی شود، دشمن نیز با شناسایی نقاط ضعف ملی ما در حوزه اشتغال و بسته شدن درب های سرمایه‌های بانکی به روی نخبگان، در حال اجرای یک نقشه هوشمندانه خود در فضای استارتاپی کشور و ایده های نو ذهن پویای جوانان ماست.
از اینرو،کشورهای غربی به خوبی دریافته اند که انتقال جسم جوان خلاق ایرانی با درصد هوش بالا هزینه‌های زیادی را به دنبال خواهد داشت، لذا با ترفندهایی نو و از طریق سرمایه گذاری هایی بسیار اندک تنها ذهن خلاق و ایده پردازانه جوانان ایرانی را به جای ناجیان سرمایه گذار به یغما می برند تا با سوء استفاده از غفلت مسئولان، خلل جدی به پروسه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و امنیتی کشور وارد نمایند.
