مصداقی تازه از «ولنگاری فرهنگی» در فیلم ضعیف طلا
پرویز شهبازی همچنان پس از فیلم «دربند»، سقوطی را که در فیلم «مالاریا» در پیش گرفته بود، در فیلم «طلا» به شکل غیرقابل باوری ادامه میدهد. فیلم «طلا» را شاید بتوان یکی از غیر سینماییترین آثار جشنواره سی و هفتم دانست، به این دلیل که فیلم پس از حدود یک ساعت، تازه شروع میشود.
در طول یک ساعت اول فیلم، تنها شاهد تلاش ۴ جوان هستیم که برای راه انداختن یک رستوران، هر یک وظیفهای را برعهده میگیرند. در واقع این قسمتهای فیلم «طلا» بیشتر به یک فیلم سفارشی وزارت کار و یا سازمان بهزیستی برای ساخت فیلمی درباره کارآفرینی شبیه است.
کش دادن سکانسهای این یک ساعت و تاکید روی مکانهایی که این ۴ جوان میروند و بحث هایشان برای به دست آوردن پول و انجام کاری که به هریک واگذار شده و حتی مکث طولانی روی آسانسوری که از آن استفاده میکنند، فیلم را در حدود یک ساعت به یک اثر ملال آور تبدیل می کند.
بعد از گذشت این یک ساعت، با مردن پدر یکی از ۴ جوان که شبهه حضور یکی دیگر از آنها در صحنه مرگش وجود دارد، فیلم تازه شروع میشود و طی حدود نیم ساعت بعد، فیلم حول و حوش فراری دادن و انجام کار آن میچرخد و البته در این میان، داستانکها و ماجراهای بی ربطی فیلم را دچارمشکل بیشتری می کند مثل تعقیب زن برادر یکی از جوانها که شبهه رابطه نامشروع دارد و یا باردار شدن نامشروع یکی از این ۴ نفر از دیگری و … که در واقع کم شدن آنها، هیچ کمکی به قصه فیلم نمیکند و بالاخره دختر بچهای به نام «طلا» که دختر برادر یکی از آن ۴ جوان بوده و به نظر میآید تنها نام او مورد استفاده برای عنوان فیلم قرار گرفته است!
نکته قابل تامل اینکه در فیلمهای جشنواره سی و هفتم روابط غیر اخلاقی و نامشروع برخلاف سالهای گذشته خیلی عادی درون برخی فیلمها جای گرفته، بدون آنکه در فیلمهای یاد شده از سوی سایر کاراکترها یا قصه و فضای فیلم، عکس العمل خاصی نشان داده شود؛ این موردی است که حتی در فیلمهای هالیوودی نیز، این روال عادی به چشم نمیخورد و حداقل این است که فیلم را برای مخاطبان زیر هجده سال ممنوع اعلام میکردند.
منبع: سینما پرس