در جامعهای که سلامتی بزرگترین نعمت تلقی میشود، یکی از اساسیترین جنبههای سلامت عمومی به طور فزایندهای به کالایی لوکس تبدیل شده است. در کشور ما، هزینههای دندانپزشکی به حدی سرسامآور است که بخش عظیمی از جامعه، به ویژه طبقات متوسط و پایین، را از دسترسی به مراقبتهای اولیه محروم کرده است. این معضل تنها به درد و رنج فیزیکی ختم نمیشود، بلکه تبعات اجتماعی، اقتصادی و روانی عمیقی دارد که جامعه را برای نسلها تحت تأثیر قرار خواهد داد. وقتی صحبت از کودکان به میان میآید، این مسئله ابعاد مهم تری به خود میگیرد. کودکان، که آیندهسازان این مرز و بوم هستند، به دلیل هزینههای گزاف، از ابتداییترین حق خود، یعنی داشتن دندانهای سالم، محروم میمانند. این محرومیت نه تنها سلامت جسمانی آنان را به مخاطره میاندازد، بلکه بر اعتماد به نفس، توانایی یادگیری و تعاملات اجتماعی آنان سایه میافکند. تصویر یک کودک دبستانی که به دلیل پوسیدگی دندانهایش در کلاس درس نمیتواند تمرکز کند یا از خندیدن خجالت میکشد، گویای غمانگیزترین وجه این بحران است.
ریشههای این گرانی چندوجهی است و میتوان آن را در زنجیرهای از عوامل جستجو کرد. هزینههای بالای تحصیل دندانپزشکی، قیمت سرسامآور مواد مصرفی و تجهیزات دندانپزشکی که غالباً وارداتی هستند و با نرخ ارز آزاد محاسبه میشوند، هزینههای سنگین راهاندازی و نگهداری یک مطب مجهز و نبود نظام بیمهای کارآمدی که واقعاً هزینههای دندانپزشکی را پوشش دهد، همگی دست به دست هم دادهاند تا دندانپزشکی را به حوزهای برای قشر مرفه جامعه تبدیل کنند. در این میان، خدمات پیشگیری مانند وارنیش فلورایدتراپی یا فیشور سیلانت که میتواند از بروز بسیاری از مشکلات در کودکی جلوگیری کند، به دلیل همین هزینهها برای بسیاری از خانوادهها در دسترس نیست. نتیجه آنکه خانوادههای کمدرآمد مجبور میشوند تا حد امکان از مراجعه به دندانپزشکی اجتناب کنند و تنها در مواقع بروز دردهای غیرقابل تحمل، که اغلب نشان از مشکلی حاد و پیشرفته دارد، به مطب مراجعه کنند. در این مرحله، درمانها بسیار پیچیدهتر، زمانبرتر و پر هزینهتر هستند. کشیدن دندان که ارزانترین راه حل است، اغلب به تنها گزینه تبدیل میشود، غافل از اینکه این کار، سرمایهگذاری منفی بلندمدتی بر روی سلامت فرد و جامعه است.
تبعات این بحران فراتر از دهان و دندان است. درد دندان میتواند باعث غیبت از کار و مدرسه شود و بهرهوری و یادگیری را به شدت کاهش دهد. مشکلات دندانی با بیماریهای سیستمیک دیگری مانند دیابت، بیماریهای قلبی-عروقی و عوارض بارداری مرتبط است. از جنبه اجتماعی، نداشتن دندانهای سالم میتواند منجر به انزوا، کاهش فرصتهای شغلی و تحقیر در جامعه شود. برای یک کودک، این مسئله میتواند به یک ترومای روانی تبدیل شود. کودکی که به دلیل ظاهر دندانهایش مورد تمسخر همسالانش قرار میگیرد، ممکن است برای همیشه از برقراری ارتباط اجتماعی سالم بازبماند و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد. این کودک، چگونه میتواند در آینده شهروندی فعال و بااعتماد به نفس باشد؟ این چرخه معیوب، فقر را بازتولید میکند؛ خانوادهای که به دلیل هزینههای دندانپزشکی فقیرتر میشود و کودکی که به دلیل مشکلات سلامتی ناشی از آن، فرصتهای کمتری برای شکستن این چرخه خواهد داشت.
راه حل این معضل پیچیده، نیازمند عزمی ملی و رویکردی چندجانبه است. اولویت اول، تمرکز بر پیشگیری است. برنامههای غربالگری و آموزش بهداشت دهان و دندان در مدارس باید به یک برنامه همگانی و اجباری تبدیل شود. ارائه خدمات پیشگیری پایه مانند فلورایدتراپی و شیارپوش برای تمام کودکان در سیستم بهداشت مدرسه، سرمایهگذاری هوشمندانهای برای آینده است. این اقدامات کمهزینه در درازمدت میتواند از هزینههای کمرشکن درمان جلوگیری کند. دوم، بازنگری اساسی در سیستم بیمهای است. بیمههای پایه باید پوشش خود را به خدمات ضروری دندانپزشکی، به ویژه برای کودکان و زنان باردار، گسترش دهند. ایجاد بیمههای دندانپزشکی مکمل با مشارکت دولت و بخش خصوصی میتواند بار مالی را بر دای خانوادهها کاهش دهد. سوم، حمایت از تولید داخلی مواد و تجهیزات دندانپزشکی است تا وابستگی به واردات و نوسانات ارزی کم شود. چهارم، ساماندهی و نظارت بر تعرفههای دندانپزشکی ضروری است تا از قیمتگذاریهای سلیقه ای جلوگیری به عمل آید. در نهایت، فرهنگسازی و افزایش آگاهی عمومی در باره اهمیت بهداشت دهان و دندان از طریق رسانهها میتواند باعث شود خانوادهها پیشگیری را در اولویت قرار دهند. سلامت دهان و دندان یک حق اجتماعی است، نه یک امتیاز برای ثروتمندان.

وقتی جامعهای اجازه میدهد کودکانش به دلیل فقر از داشتن دندانهای سالم محروم بمانند، در واقع آینده خود را به خطر انداخته است. درمان این درد مزمن، تنها با نسخههای مقطعی و سطحی ممکن نیست. نیاز به یک حرکت جهادی و هماهنگ بین وزارت بهداشت، آموزش و پرورش، سازمانهای بیمهگر و نهادهای فرهنگی دارد. باید به این باور برسیم که سرمایهگذاری بر سلامت دندان هر کودک، در واقع سرمایهگذاری بر سرمایه انسانی و تاب آوری اجتماعی کشور است.





