خانواده نقطه ی ثقل تغییرات بنیادین در یک جامعه است و هر گونه تغییر تفکر و عملکرد در آن نقش اساسی را در آینده ی یک جامعه ایفا می نماید. شخصیت و شالوده ی اجتماعی افراد در خانواده رشد می کند و در امتداد آن مباحث اقتصادی و سیاسی شکل می گیرند.
خانواده به عنوان کوچک ترین نهاد اجتماعی، تاثیرات شگرفی در اجتماع ایجاد می نماید. از اینرو تداوم فعالیت های کارآفرینانه در گام نخست، اقتصاد خانواده و در گام بعدی ، اقتصاد یک جامعه را روی ریل توسعه قرار خواهد داد. اگرچه حمایت و زیرساخت های اجتماعی نقش بسزایی در بهبود این فرایند دارد، اما آن مهم ترین محرک کارآفرینی است که حتی به عنوان حامی فرزندانی که اعضای کوچک تر جامعه هستند، نقش ایفا می کند.
در دهه های اخیر، کار و زندگی به شدت به هم وابسته شده و از آن جایی که افراد ساعات زیادی از طول شبانه روز را در بیرون از منزل مشغول بکارند، تفکیک این دو امر امکانپذیر نیست. اداره کردن زندگی و در کنار آن کار از جمله مباحثی است که مورد توجه اندیشمندان و روشنفکران قرار گرفته است.
پر واضح است که کسب موفقیت در کسب و کار به این معنی نیست که او همه وقتش را کار کند و به بقیه جوانب زندگی اش توجهی نداشته باشد. کسب وکار موفق ، زمانی جلوه ی بیشتری می یابد که زیر بنای آن خانواده ای مستحکم و روابط عاطفی قوی بنا نهاده باشد. از اینرو همکاری زوجین در کسب و کار و مشاغل مختلف به همراه سایر اعضای آن برای تامین مخارج و کسب درآمد ، قابل ستایش و ارج نهادن است. بله صحبت از خانواده های کارآفرین است، که با نبوع و خلاقیت دست به دست هم داده، شغلی رقم می زنند، کارگاهی تاسیس می کنند و علاوه بر خود سبب پیدایش زمینه های اشتغال برای سایر افراد جامعه نیز می شوند.
آمار خانواده های کارآفرینی که اعضای آن در یک کسب و کار شاغلند، رو به افزایش است. کارآفرینی و داشتن ایده های خلاق برای رقابت در فضای کسب و کار منجر به پیدایش خانواده ای کارآفرین شده است. در خصوص مفهوم کارآفرینی در آن یا به عبارت بهتر، خانواده کارآفرین نکات حائز اهمیت فراوانی وجود دارد. استفاده از تجربه ی كشورهای پیش رو در این حوزه و به ویژه كشورهای موفق در عرصه ی كارآفرینی و توجه به نقاط قوت و ضعف آنها به ما كمك میكند تا خانوادههای كارآفرینی داشته باشیم.
تحصیل زوجین در یک رشته تحصیلی مشترک و یا علاقه و گرایش هر دوی آن ها به راه اندازی یک کسب و کار می تواند از جمله عواملی باشد که نقطه تلاقی کار و زندگی خانواده های کارآفرین باشد. در خانواده های کارآفرین، اعضای خانواده بشدت سخت کوش و دارای هدفی مشخص هستند و با چشم اندازی سرشار از امید به آینده به راه خود ادامه می دهند. این خانواده ها، از آن جایی که نسبت به سایر خانواده ها و زوج های شاغل، ساعات بیشتری از طول روز را در کنار هم سپری می کنند، پیوند و علاقه بین آنها نیز بیشتر و عمیق تر خواهد بود و علی رغم وجود بسیاری از اختلاف سلیقه ها و ناسازگاری ها با صبر و اندیشه مکمل یکدیگرند و نواقص یکدیگر را پوشش می دهند.عموما در مشاغل نوپای ایجاد شده در خانواده های کارآفرین، به علت تمرکز اعضا در برطرف کرن ایراد و یا نقاط ضعف کسب وکار رابطه تعامل برانگیزی شکل می گیرد که این امر شاید در سایر خانواده ها کمتر و یا به ندرت مشاهده گردد.
مرور زندگی خانواده های موفق و برجسته کارآفرین نشان می دهد که تداخل کار و روابط خانوادگی نه تنها اخلالی در هیچ یک از موارد ذکر شده بوجود نیاورده، بلکه باعث تقویت هر چه بیشتر بنیان خانواده و رابطه عاطفی آنها شده است. خانواده های کارآفرین از هوش و اعتماد به نفس ویژه ای برخوردارند و شناخت آن ها از یکدیگر به حد نهایی رسیده و تعامل آن ها در انجام کارها ستودنی است. این خانواده ها از آن جایی که مدت زمان طولانی را در محیط کار سپری می کنند ، هیچ گونه سر و راز پنهانی از یکدیگر ندارند و صداقت و شفافیت در امور از مهم ترین فاکتور موفقیت آن هاست. فرزندان پرورش یافته در این بستر، از همان سنین کودکی ، دغدغه های متمایزی داشته و با انگیزه ی بیشتری به دنبال تحقق اهداف خود هستند. تربیت فرزندانی مسئولیت پذیر با قدرت انتخاب از خصیصه های خانواده های کارآفرینی است و این چنین می توان با پایه گذاری نهادهای کوچک اجتماعی، آینده ی یک اجتماع را به سوی پیشرفت و آبادانی سوق داد.