کارآفرینان بزرگ دنیا به خوبی از فراز و نشیب های پیشرو در کسب و کارشان مطلع اند و می دانند روزی موفقیت های زیادی ،سر راهشان قرار دارد و روز دیگر به هر دلیلی باید کوله بارشان را جمع کنند و کسب و کارشان را ببندند و به سراغ کار دیگری بروند. این همان واقعیت تلخی است که خیلی از کارآفرینان پس از ورشکست شدن با آن روبرو می شوند. ورشکستگی مالی به هر دلیلی که اتفاق می افتد شاید پایان یک کسب و کار باشد، اما یقینا پایان آرزوهایی که در سر می پرورانید، نیست.
سعی کنید از دیگر کارآفرینانی که شکست در دنیای تجاری را تجربه کرده اند و اکنون میلیون ها دلار سرمایه دارند، الهام بگیرید. اگر هر بار ،هر کارآفرینی شکست می خورد، بدون پرسیدن هیچ سئوالی یا درس گرفتن از اشتباهاتش تسلیم می شد، دیگر نه فیس بوکی بود و نه استیو جابزی و نه ده ها و صدها کارآفرین موفق دنیا که آوازه ی اسم شان را کمتر کسی نشنیده است. تمام کارآفرینان موفق و بزرگ در طول مسیر، طعم ورشکستگی را چشیده اند، اما دست از تلاش کردن بر نداشته و با پشتکار، کار خود را دوباره شروع کرده اند و به سرعت روی پای خود ایستاده اند و از آن شکست درس گرفته اند. در واقع اگر بتوانید ،همانطور که روزی در ایجاد کسب و کارتان موفق شدید هنگام ورشکستگی و شکست هم بتوانید شرکت و کار خود را دوباره به حال اول بگردانید، آن موقع است که از شما به عنوان یک قهرمان حرفه ای یاد می شود.
به هر حال، چه بحران های مالی قابل پیشگیری باشند یا نه، بیشتر مردم با ورشکستگی بصورت گناهی نابخشودنی و شرمندگی مقابله می کنند. چون حس شکست نه تنها بر کسب و کار آن ها بلکه از لحاظ روحی و روانی بر تمام ابعاد زندگی شان سایه افکنده است. ورشکستگی یعنی همه دارایی را به یک باره از دست دادن. در چنین لحظاتی فقط و فقط امید است که انسان را سر پا نگاه می دارد و اگر امید نباشد، غیر از مال و دارایی، انگیزه کار و زندگی هم از دست می رود و چه بسا تجار و کارآفرینان بزرگی که بعد از ورشکستگی دچار افسردگی شده و خود را از جامعه جدا کرده و دیگر دست به هیچ فعالیت اقتصادی نزده اند. همه چیز در زندگی یک کارآفرین ورشکسته بستگی به شروع مجدد دارد. به گفته یکی از کارآفرین هایی که شرکت ورشکسته خود را نجات داده است، اولین اقدام پس از شکست در تجار این است که به فکر دوباره برگشتن و شروع کردن بیفتید.
شکست جزئی جدا ناپذیر از کسب و کارهاست، در این شرایط نابسامان اقتصادی که مشکلات عمده ای دامان صنعت و تولید را گرفته است، بسیاری از فعالان این حوزه در معرض ورشکستگی قرار دارند. در صحبت از کسب و کارها همواره ظاهر خوش آن نمایش داده می شود و کمتر کسی تمایل دارد از مشکلات پیش رو سخن به میان آورد. البته کسب و کارهای کوچک به دلیل تجربه ناکافی و محدودیت هایی که دارند ،بیشتر در معرض آسیب دیدگی و ورشکستگی قرار دارند. از کمبود سرمایه ، ضعف در تامین نقدینگی، برنامه ریزی های ضعیف و غیر قابل انعطاف گرفته تا آماده نبودن در میدان رقابت و ضعف در بازاریابی همگی می توانند از جمله عواملی می باشد که یک کسب و کار را در معرض آسیب و ورشکستگی قرار دهیم. اما آنچه روشن و مبرهن است، کسب و کارهای کوچک که هیچ، گاها شرکت های عریض و طویلی در معرض ورشکستگی قرار می گیرند که شاید باورش به مراتب سخت تر باشد.
اگر در کسب و کارتان به مرز ورشکستگی رسیده اید نا امید نشوید، به قول معروف، در بن بست هم راه آسمان باز است. باید بپذیریم که شکست بخشی از دنیای تجارت و کسب و کار است و باید آن را به خوبی پذیرفت و تسلیم نشد. ورشکستگی پایان راه نیست، بلکه فقط یک مانع است که می توانید از آن بگذرید و باعث قدرتمندتر شدن شما نسبت به روزی است که شروع کرده اید.
