شنوا کیست و کجاست؟
آنچه در این نوشتار می آید نه برای راهنمایی مسوولان است بلکه صرفا برای آگاهی مردم است تا بدانند که قشر متخصص دانشگاهی فراخور تخصص خود، راه و بیراهه را نه یکبار که بارها، در بخش منابع طبیعی نشان داده است ولی مسوولان به حسب نداشتن نگاه بلند و همه سو نگرانه توجهی به این راهنمایی ها ندارند.
نعمت گران بهایی که امسال ( اوایل بهار 1399) بر سر مردم در بیشتر استان های ایران می بارد، می توانست نه امسال بلکه برای سال های آینده ذخیره مطمئن برای آشامیدن، کشاورزی، حفظ و تقویت گونه های گیاهی جنگلی، مرتعی و جانوری یعنی وحوش و نیز صنعت باشد ولی مسوولانی که روش سدسازی را بر سیاست آبخیزداری ترجیح داده اند؛ امروزه آزادسازی آب های پشت سد ها را توجیه کاهش خطر سیلاب اعلام می کنند.
بدنه اجرایی کشور به ظاهر دم از بهره گیری از دانش و تجربه متخصصان دانشگاهی می زند، ولی در عمل همچنان شیوه های بحران زا دنبال می شود. بارها در همایش ها، مقالات علمی و مصاحبه ها اعلام شده است که کوه ها و ناهمواری ها که بسیاری آنها رسوبی و بویژه از جنس کارست هستند؛ بیش از 80 درصد سطح کشور ایران را فراگرفته اند. بدنه این کوه ها ذخیره گاهی مطمئن برای نفوذ نه ده ها بلکه هزاران میلی متر بارش جوی سالانه، نگهداری و پالایش آن از آلودگی های میکروبی و فیزیکی و پسداد تدریجی آب به شکل چشمه، بده پایه در رودخانه و چاه ها در دشت های پایاب است. این ذخیره سازی طبیعی، بی هزینه و به اصطلاح Passive، نه تنها مشکل تبخیر ندارد بلکه برای فعالیت های کشاورزی، دامداری، زنبورداری و هر فعالیت دیگر در سطح آنها نیز مانعی ایجاد نمی کند ولی شرکت های دست اندرکار سدسازی یکسره در حال تراشیدن و مته زنی کوه ها برای ساخت سدها و تونل های انتقال آب هستند. قرآن کریم می فرماید ما آب را از آسمان فرستادیم و در زمین سکون دادیم تا از آن استفاده کنید. آیا عبارت اسکنّاهُ فی الاَرض غیر ازاین است که آب در زمین قرار و آرامش می یابد و از خطرات تبخیر، آلودگی های فیزیکی که امرزه در سطح دریاچه پشت سدها می بینیم، دور می شود؟ آیا بیقراری و سکون نداشتن آب غیر از این است که در پشت سدها دستخوش تبخیر تا سقف ۴۰۰۰ میلی متر در سال است؟ آیا غیر از تهدید به شکستن سد و جاری شدن به سمت پایاب است؟ بلایی را که مجریان خود بوجود آورده اند، یعنی ناپایدار کردن دامنه ها به توجیهی تبدیل می کنند برای ادامه سدسازی جهت جلوگیری از سیل! از واژه ها خواسته یا ناخواسته بهره برداری سوء می شود. توزیع کوه ها و منابع آب سطحی در کشور نامناسب خوانده می شود در حالیکه بر سطح بامه یا فلات ایران هیچ چیز از جنگل و بیابان گرفته تا رود و کویر جایش نامناسب نیست و همه چیز سر همان جایی است که باید باشد، بلکه درست این است که گفته شود این توزیع نایکنواخت است. این ما هستیم که پیکره و بدنه بودن یک سرزمین را قبول نداریم و می خواهیم خون و آب در پوست شاخی پاشنه های پایمان همانقدر جاری باشد که در لب های تر و تازه مان جاری است. بحث در این وادی طولانی است ولی کوتاهسخن اینکه ترک دریا کردیم و گفتیم مشتی آب ما را بس است و امروز آن مشت را باز میکنیم تا بتوانیم دامن خود برگیریم. اگر با این متن و با مطالعه متن های بیشتر از این دست پذیرفتید که بهاری پر آب و خرم مانند امسال می تواند بهارها و سال های بسیار خشکی را در پی داشته باشد، این متن را منتشر کنید تا در فضای غفلت و دل مشغولی مردم به بیماری کرونا، مسوولان از سیاست های دستکاری و نابودی عرصه های طبیعی با توجیهات سدسازی و ویلاسازی دست برداشته، اجرای غیراصولی پروژه های راهسازی، اکتشاف معدن و مانند آن را اصلاح کنند.