بحران آبی ایران، تلخ تر از سال های گذشته!
سال آبی جاری که اکنون فصل بهار آن رو به اتمام است، سال خشک و کم بارش برای کل کشور بوده و از همان روزهای ابتدایی سال ، زنگ خطر آن به صدا در آمده است. این وضعیت در تعدادی از استانهای کشور با توجه به وضعیت کسری بارش و کسری ذخایر سدها، به نسبت متوسط کشوری، بسیار وخیم تر و حتی نگران کننده تر است. که البته پایتخت یکی از همان استان هایی است که با وجود در بر گیرنده ای جمعیت هجده درصدی کشور از شرایط آبی خوبی برخوردار نیست.
البته شرایط در سال گذشته نیز تعریف چندانی نداشته و سال آبی گذشته نیز یکی از خشک ترین سالهای آبی ایران بوده، اما وضعیت سال آبی 1401 از سال پیش نیز به مراتب بحرانی تر است. بسیاری از کارشناسان معتقدند ، اگر صرفه جویی و فرهنگ سازی در جامعه ی ایران نهادینه نشود، بی شک در آینده ای نه چندان دور، اوضاع از آنچه امروز در آن به سر می بریم ، وخیم تر خواهد شد. برخورداری تنها پانزده درصد از مساحت کل کشور از پوشش گیاهی و قرار گرفتن بیش از هشتاد و پنج درصد ایران در مناطق خشک و نیمه خشک ، ابعاد بروز بحران آب در ایران را پیچیده تر می کند. با تمامی آمارها و ارقام ذکر شده، اگرچه کم آبی در ایران بحران زا شده است، اما بحران جدی تر، مصرف بی رویه آن است که بخش اعظمی از آن به دلیل نبود آموزش های لازم و فرهنگ مناسب مصرف آب در بین آحاد جامعه می باشد.
بحران آب در وهله اول از مدیریت نادرست منابع و در مرحله دوم از افزایش جمعیت و محدودیت جغرافیایی و طبیعی منابع آب نشات می گیرد. برای غلبه بر این بحران لزوم مدیریت یکپارچه منابع آبی کشور و داشتن یک چشم انداز مدیریتی آب و در نهایت صرفه جویی در تمامی حوزه های آب امری ضروری بنظر می رسد. متاسفانه سال هاست که عدم تفکر سیستمی در کشور باعث شده است که هریک از سازمان ها و وزارتخانه های کشور به یک سمت و سو حرکت کرده و با بی نظمی ها و عدم برنامه ریزی های منسجم، ضربات جبران ناپذیری بر روند توسعه کشور وارد نمایند.
گفته ای تلخ ، اما واقعی توسط یک کارشناس اقتصاد کشاورزی وجود دارد که اکنون ما در وضعیتی قرار داریم که کمبود آب نداریم بلکه با ورشکستگی آبی مواجه هستیم. یعنی در شرایطی در کشور به سر می بریم که در ایران دیگر آبی نداریم که بخواهیم مدیریت کنیم و این یک فاجعه است و ما متاسفانه در این مرحله به سر می بریم. از اینرو بسیاری از کارشناسان پیش بینی می کنند که زمانی باقی نمانده که آب به تدریج جایگاه نفت را به عنوان نخستین ماده تجاری جهان در بر گیرد.
نبود فرهنگ مصرف بهینه ، سال هاست که بر بحرانی بودن شرایط دامن می زند. آمارها نشان می دهد که سرانه مصرف آب شرب و بهداشتی ایران دو برابر اروپاست. اروپایی ها روزانه 150 لیتر به ازای هر نفر است و در ایران چیزی در حدود 300 لیتر بازای هر نفر آب مصرف می گردد. متاسفانه در ایران از آب شرب برای انجام تمامی کارهای روزانه از شستشوی خودرو و استحمام گرفته تا لباسشویی مورد استفاده قرار می گیرد و این رقم نزدیک به هفتاد الی هشتاد درصد از الگوهای جهانی بیشتر است.
اما مشکل اصلی تنها هدر رفت آب در مصارف خانگی نیست و عمده هدر رفت یعنی بالای نود درصد در حوزه ی کشاورزی ایران است. راندمان آبیاری کشاورزی در ایران زیر چهل درصد است در حالیکه راندمان آبیاری جهانی بالای هفتاد درصد می باشد و این یعنی راندمان آبیاری کشاورزی در ایران نصف راندمان جهانی است. کشت محصولات پر آبی که فاقد صرفه ی اقتصادی است از جمله هندوانه یکی از هزاران محصولی است که منجر به هدر رفت آب در نوع کشت می باشد. اصلاح سیستم های آبیاری و تغییر رویکرد از روش های سنتی به سمت روش های مدرن هم که از الزامات این حوزه است. هنوز در شمال کشور که مبدا اصلی کشت برنج در کشور است از سنتی ترین روش های کشت استفاده می گردد و کشاورزان در صورتی به محصول مرغوب دست می یابند که نشاهایشان در آب غوطه ور باشد. در حالیکه در بسیای از کشورهای آسیایی کشت برنج با یک دهم منابع آبی شمال کشور در حال انجام است. تمامی این موارد، حکایت از هدر رفت سرسام آور آب در زمین های کشاورزی است. وضعیت منابع آبی ایران هرگز به گذشته و حتی به چند سال قبل باز نخواهد گشت و خطر کم آبی به شدت کشور را تهدید می کند. اصلا این سناریوی تلخ نه تنها به دست مردم، بلکه در دست مسئولان و دولتمردان نیز می باشد که باید با سیاستگذاری های درست و عملیاتی و البته قرار دادن تسهیلات لازم در جهت مدرنیته کردن کشاورزی و صدها گام مهم در این راستا بردارد.
منبع: رونامه تفاهم – رضایی – کارشناس آب