رابطه فرهنگ کار و توسعه
فرهنگ کار بدون کار مفهومی ندارد ، لذا پرداختن به مفهوم کار و ارزش آن از اهمیت ویژه ای در همه جوامع برخوردار است.زیرا از طریق آن می توان پایه ها و بنیاد فرهنگ کار را بنا نهاد و در جهت تقویت و ارتقای آن گام های مهم و اساسی برداشت.برای جا انداختن فرهنگ کار مطلوب در کشور باید در میان اقشار مختلف مردم، به صورت ریشهای فرهنگسازی صورت گیرد.باید بدانیم زمانی که فرهنگ کار در میان افراد یک جامعه قوی ارزیابی شود ، انجام کار مفید و مولددر بین آنان بیشتر شکل گرفته و در نتیجه فعالیتهای آنها از اثر بخشی بیشتری برخوردار است.
سرنوشت یک جامعه را فرهنگ آن جامعه رقم خواهد زد. فرهنگ توسعه محور، از ملزومات میل یک جامعه به سوی پیشرفت همه جانبه می باشد و می تواند تاثیر بسزایی بر افکار و عادات جوانان یک کشور داشته باشد. گسترش و تعمیم این امر در یک جامعه سبب نظم پذیری جمعی، كار دلسوزانه و باورهای عملی به ارزش كار یدی، سازگار شدن نیروی کار با شرایط اجتماع، جهت دهی قواعد و رفتارهای تولید خواهد شد. البته این امر، بدون ایجاد بسترهای کار در یک جامعه فاقد مفهوم خواهد بود ، لذا اولین دغدغه دولت باید ایجاد اشتغال و حمایت از کارآفرینان باشد که این خود نیازمند آن است که فرهنگ کار نهادینه شود تا از این طریق بتوان ، بنیادهای پیشرفت را بنا نهاد.
فرهنگ در میان صاحب نظران ، همواره به عنوان بزرگ ترین پیش نیاز نیل به توسعه همه جانبه مطرح بوده است. فرهنگ توسعه محور، همواره توده های مختلف اجتماعی را به سوی دستیابی به آرمانی بزرگ که همان توسعه همه جانبه کشور است ، راهنمایی و هدایت می کند. عدم وجود فرهنگ قوی کار در کشور ما موجب شده است تا کم کاری در میان جوانان به نوعی عادت تبدیل شود و افراد در بسیاری از موارد به شغلی که پیشه کرده اند ، بها ندهند و اصول مسلم آن کار را رعایت نکنند. لذا وضعیت فرهنگ کار در کشور ما برای توسعه اقتصادی و اجتماعی مطلوب نیست و از این رو بایستی متحول گردد.
درمقایسه با مفاهیمی همچون فرهنگ سازمانی، فرهنگ عمومی و نظایر آن، مفهوم فرهنگ کار کمتر تعریف شده است. این در حالی است که در جهان پیشرفته صنعتی با وقوف بیشتر به نقش استراتژیک نیروی انسانی و نگرش های آن به کار و تولید، مفهوم فرهنگ کار از اهمیت فزاینده ای برخوردار شده است. از این رو ، چنانچه در برنامه های توسعه بر مقوله کار و فرهنگ آن بی توجه باشیم ، درواقع به یک رکن عمده در مقوله رشد جامعه بی اعتنا مانده ایم. همانگونه که در ابتدا نیز اشاره شد ، کار کردن و فرهنگ آن بایستی نهادینه شود تا از این طریق بتوان بنیادهای آن را بنا نهاد و در جهت تقویت آن گام برداشت. کار نقش کلیدی و مهمی در توازن بخشیدن به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد.
یکی از خصوصیت های شاخص و بارز جامعه کنونی ایران به رشد فزاینده ی جوانانی معطوف می شود که از تحصیلات آکادمیک برخوردار هستند و به علت بیکاری بار سنگینی به خود و خانواده ی خویش تحمیل می کنند. باید بپذیریم که فرهنگ کار و تلاش در اغلب جوانان ما بسیار پایین آمده و جوانان ما میل به کار و تلاش ندارند. پشت میزنشینی ؛ آفت کار بسیاری از جوانان شده و از اینرو ، صف اشتغال هر روز طولانی و طولانی تر می شود. بالا رفتن انتظارات و بی رغبتی جوانان به مشاغل یدی از پیامدهای کم رنگ شدن فرهنگ کار است که به نوعی مشاغل پشت میزنشینی اداری را آنچنان در افکار و اندیشه جوانان و نوجوانان در اولویت قرار گرفته است که رغبت و گرایش بسیاری از آن ها را به فعالیت در مشاغل دیگر به شدت کاهش داده است. خلای نبودن این مقوله، سبب شد تا علی رغم واقعیت های موجود و با همه مشکلاتی که در حوزه اشتغال و فرصت های شغلی وجود دارد، در بسیاری از مشاغلی که مربوط به حوزه ی صنعت و یا زراعت و کشاورزی می باشد با کمبود نیروی انسانی و کار مواجه باشیم.
مهسا صالحی – کارشناس ارشد مدیریت مالی