در دنیای کسب و کار، دیگر کارآفرینی محدود به مشاغلی خاص نیست، بلکه یک راه و رسم زندگیست که بسیاری از افراد موفق دنیا آن را برای خود انتخاب می کنند. سن و سال جوانی و بالاخص دوران دانشجویی یکی از طلایی ترین برهه های زندگی است که جوانان می توانند با تکیه بر تلاش و طرح های خلاقانه و کارآفرینانه در هر رشته ی تحصیلی به فکر ساخت و پیاده سازی ایده های بکر ذهنی خود باشند. بدون تردید یکی از ابعاد گسترش فرهنگ کارآفرینی متوجه آموزش کارآفرینی در تمامی سطوح نظام آموزشی، به ویژه نظام آموزش عالی است. زمانی که اسم دانشگاه برده می شود همه ی ما به یاد فضایی خشک و آکادمیک و مدرک تحصیلی می افتیم و نهایتا محلی برای تحقیقات علمی. با اینکه برای راه اندازی یک استارت آپ و یا یک کسب و کار نو در حوزه ی کارآفرینی نیاز به هیج دانشگاه و مدرک دانشگاهی نیست، اما این جمله هرگز نمی تواند از اهمیت نقش مهم دانشگاه ها در تربیت افراد موفق کارآفرین ذره ای بکاهد. با ظهور دانشجویان خوش فکر و خلاقی مثل زاکربرگ، موسس فیس بوک و کارآفرینانی مانند او در دل دانشگاه ها، گویا روند تربیت کارآفرینان تغییر کرده است. تا جایی که امروز، دانشگاه ها ،نقطه ی آغازین سفر کارآفرینان هستند.
طبق تجربه ی برترین دانشگاه های جهان در زمینه کسب و کار، فعالیت هایکارآفرینی باید از دل دانشگاه ها صورت بگیرد تا دانشجویان به کارآفرینی سوق داده شوند. از اینرو دانشگاه های تراز اول جهان علاوه بر تربیت منابع انسانی برای رفع نیازهای جوامع و پژوهش در عرصه های مختلف، برای ترویج و گسترش هر چه بیشتر کارآفرینی در حیطه های نوین شغلی و خلق ثروت برنامه ریزی می نمایند. آن ها دانشجویان را مغزمتفکر و بازوی توانمند صنعت می دانند که در کنار دولت ها سعی در تامین بخشی از سرمایه های ملی و خلق ارزش برای جامعه دارند. آموزش کارآفرینی می تواند یکی از موثرترین شیوه ها برای انتقال جمعیت فارغ التحصیلان به بازار کار باشد. مطالعات نشان می دهد، آموزش کارآفرینی در دانشگاه ها در همان دوران دانشجویی در تربیت افرادی توانمند و مسئولیت پذیر و ورود آن ها به حوزه های کارآفرینی و حضور موفقیت آمیز آن ها در چالش های کسب و کار بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
چرا که دانشگاه ها به دلایل مختلفی می توانند به رشد و نمو استارت آپ ها کمک نمایند و یکی از مهم ترین دلایل این است که موسسات برجسته دانشگاهی، اغلب افراد توانمند و سرشار از هوش بالایی را جذب می کنند که بعد از فارغ التحصیل شدن نقش بسیار مهمی در فرایند توسعه ی اقتصاد کشور خواهند داشت. چنانکه طبق گزارش مجله فوربز بسیاری از کارآفرینان موفق دنیا در لیست یکی از دانشگاه های برتر بوده اند.
ظهور دانشگاه های کارآفرین، دانشگاه های فاصله گرفته از جامعه و صنعت را به دانشگاه هایی تبدیل خواهد کرد که در ارتباط با صنعت و جامعه هستند که نه تنها دانش تولید می کنند، بلکه دانش تولید شده خود را از طریق تجاری سازی برای استفاده و کاربرد به بخش های اقتصادی و اجتماعی جامعه تزریق می نمایند. دانشجویان نیز می توانند افزایش بازدهی کارهای تیمی در محیط های علمی کشور، توانایی ریسک پذیری در شروع کسب و کارها را دراین محیط علمی به خوبی درک کرده و آموزش ببینند. علاوه براین، دانشگاه محلی مناسبی برای افراد زیادی است که مطالعات و آموزش های بین رشته ای با پیش زمینه های مختلفی داشته اند و براحتی می توانند با یکدیگر تعامل داشته و از مهارت ها و سایر رشته های تخصصی بهره مند شوند.
ایجاد تیم های دانشجویی مختلف با انگیزه ، سخت کوش ،با استعداد و تجربه بالا از سایرمزیت های موفقیت در استارت آپ های آینده خواهد بود. تجربه نشان می دهد که تیم های دانشجویی این ارتباط خود را حتی سال ها بعد تر در محیط کاری حفظ کرده و بسیار از دوستی های عمیق و موفقیت های کاری از همین هسته های کارآفرینی جوان شکل می گیرد.
نظام آموزش عالی باید جوابگوی نیازهای جاری و آینده جامعه باشد و از اینرو هدف نهایی نظام آموزش عالی کشور باید آماده سازی افرادی فعال و خلاق برای اجتماع و دنیای کسب و کار باشد. دانشگاه ها نیز باید تفکرات سنتی خود را کنار بگذارند، نقش مهم دانشگاه ها و مسئولیت خطیر اساتید و تمام دست اندرکاران این حوزه می تواند نه تنها پیشران مهمی در پیشرفت حوزه های اقتصادی کشور باشد ، بلکه به شدت بر روی اشتغال قشر تحصیل کرده و استفاده از محفوظات علمی آموزشی در دانشگاه ها میسر واقع شود.
ترویج کارآفرینی در دانشگاه بدون متناسب بودن محتوای آموزشی با توانایی و علاقه ی دانشجویان و همچنین ایجاد تفکر و مهارت کارگروهی در بین دانشجویان و از همه مهم تر ،ایجاد انگیزه و علاقه در دانشجویان جهت انجام تحقیق و پژوهش هرگز میسر نخواهد بود. بیان تجارب اساتید کارآفرین در محیط دانشگاه و یا اساتید مشوق به کارآفرینی در کلاس های درسی نشان می دهد، که دانشجویان تشنه ی شنیدن تفکرات و راه و روش های کارآفرینانه هستند. دانشجویان باید به چالش کشیده شوند تا خلاقیت شان شکوفا شود، بایستی بیاموزند که چگونه افرادی خلاق و نوآور باشند و چگونه فرصت های پیشرو را مغتنم دانسته و به ایده های ذهنی خود جامه عمل بپوشانند. دانش آموختگان دانشگاه های نسل سوم و کارآفرین، پس از فارغ التحصیلی منتظر کار نمی مانند یا به جستجوی کار نمی پردازند، بلکه هر کدام یک کارآفرینند که می توانند بستر شغلی برای ده ها و صدها فرد دیگر از اجتماع را مهیا نمایند.