تورم در هر جامعه ای نه تنهادر حوزه اقتصادی کشور مشکل ایجاد می کند بلکه به موازات مشکلات اقتصادی ، باعث افزایش نرخ آسیب های اجتماعی هم می شود و در واقع این مسئله مهم همان حلقه مفقوده ای است که متاسفانه دولتمردان و مسئولین در بررسی ها و توجهاتی که به عوامل و عواقب تورم ارتباط داده می شود ، مغفول مانده است.
رهبر فرزانه انقلاب امسال را با عناوین مهار تورم و رشد تولید نامگذاری نمودند، حتما با نگاه ژرف اندیشانه ی خود تاثیر این دو فاکتور مهم را بر معیشت و اشتغال جوانان و خانواده های ایرانی به وضوح مشاهده نموده اند. تورمی که این روزها سر به فلک کشیده و افسار آن گویا از در دست هیچ دولت و مسئولی نیست. این روزها با یک مراجعه ی سطحی و تامین مواد اولیه ی یک خانوار ایرانی هوش از سر می پرد. قیمت هایی که شاید به گفته ی مسئولین گوشت ، مرغ ، نان ، روغن و لبنیات را در گام اول در برمی گرفت. اما با یک دومینوی آسیب زننده تقریبا هیچ جنسی در بازار وجود ندارد که لیبل قیمتش با یک ماه گذشته برابر باشد. در بسیاری از موارد حتی بصورت هفتگی متغیر است. سطح این گرانی ها به جایی رسیده است که حتی مرفهین جامعه نیز از این وضعیت ابراز نگرانی می کنند، چه برسد به اقشار ضعیف جامعه.
معیشت واقعا یکی از ابعادی است که به شدت بر روی سایر ابعاد زندگی یک جامعه بالاخص فرهنگی و اجتماعی تاثیر گذار خواهد بود. این روزها مخارج اکثر خانواده ها به گونه ای نیست که بتواند مغلوب درآمدشان باشد و یا حتی ریالی در ماه پس انداز داشته باشند. سبد هزینه ی خانوارها به قدری سنگین شده که قریب به اتفاق دخل شان به خرجشان نمی خورد. گرانی های اخیر سبب شده که مردم مجبور به حذف بسیاری از کالاهای ضروری از جمله گوشت ، مرغ ، شیر و لبنیات از سفره های خود شوند. گرانی های اقلام پروتئینی نیز سرانه مصرف آنها را در بین مردم به شدت کاهش داده و بیم آن می رود که گوشت از سبد خانوارها حذف گردد و بی تردید اینها همگی به وضعیت سلامت در ایران لطمه وارد می کند.
گرانی های افسار گسیخته نه تنها آسیب های جدی به اقتصاد کشور وارد می کند بلکه برای خانواده های ایرانی بالاخص طبقات متوسط و پایین جامعه بحران های جدی را بوجود خواهد آورد و باعث ایجاد آسیب های اجتماعی و گسترش موج رفتارهای نامناسب در اجتماع خواهد شد. در اقشار ضعیف جامعه، نبود درآمد کافی و ناتوانی والدین حتی در برطرف نمودن نیازهای اولیه کودکان و افزایش کودکان کار در جامعه و ایجاد انواع بزهکاری ها در سطح اجتماع ؛ تنها ذکر بخشی از تبعات این معضل بزرگ اقتصادی در اجتماع است. آمار دزدی و سرقت به شدت بالا رفته است و به قول امیرالمومنین (ع) که فقر از هر دری بیاید ، ایمان از در دیگر می رود ، موید این روزهای ماست.
این روزها که بالا رفتن دلار ، فنر قیمت ها در می رود و با شیب صعودی افزایش می یابد، با پایین آمدنش آب از آب تکان نمی خورد. میانگین متوسط هر متر خانه در تهران چیزی حدود 60 میلیون است و خانه دار شدن شبیه به رویایی دست نیافتنی برای جوانان شده است. تاثیر مستقیم این همه فشار بر ایجاد اضطراب، افسردگی و اختلال های رفتاری را می توان دید و افزایش ناگهانی و روزمره قیمت ها نه تنها باعث ایجاد فشار اقتصادی در جامعه خواهد شد، بلکه تنش های فکری و روانی را نیز بر جامعه تحمیل خواهد کرد.
اینکه چه عواملی، اقتصاد ایران را به این درد بزرگ دچار کرده است ، سئوالی است که پاسخ دادن به آن ، خود کلید حل بسیاری از مشکلات است. عده ای تحریم ها را دست مایه این گرانی می دانند و گروهی ، گرانی را امواج انعکاس بحران های مالی و اقتصادی جهانی می پندارند و تعدادی فرصت طلب اقتصادی نیز با داشتن رانت های اطلاعاتی برای حفظ منافعشان به گرانی دامن می زنند.
اما آنچه در این بین بر کسی پوشیده نیست، گرانی ها، ضعف دستگاه های نظارتی در شرایط اقتصادی امروز را نمایان تر می سازند. معیشت خانوارهای ایرانی دقیقا همان مطلبی است که باید خواب راحت مسئولین کشور را آشفته سازد و حل فوری این مشکل که باید در راس برنامه ریزی ها و سیاست های تبیین شده قرار گیرد. زندگی خوب و در شان یک ایرانی حق مردم جامعه ماست و کاهش دسترسی مردم به کالاهای اساسی و کم شدن سرانه مصرف مواد غذایی به روشنی گواه بر کاهش قدرت خرید مردم دارد. مردم ایران این روزها با تورمی دست و پنجه نرم می کنند که هر چه درآمد بیشتری کسب می کنند ، دسترسی به امکانات کم و کمتر می شود. امیدواریم که با رهنمودهای مقام معظم رهبری و وجود مسئولین دلسوزی که هنوز دلشان برای ایران و ایرانی می تپد با شرایط بهتر و مساعد تری روبرو شویم.