ناگفته پیداست که یکی از شاخصههای جامعه کنونی ایران، سطح آموزش بالا در مقایسه با بسیاری از جوامع منطقه و حتی جهان است. این اتفاق حاصل تلاشهایی درزمینه آموزش عمومی است، حرکتهایی که از عصر امیرکبیر و با تأسیس دارالفنون شروع شد و بعد از انقلاب اسلامی به اوج رسید. از عوامل مؤثر در این زمینه، چند حرکت مهم و نقطهزن در زمینه آموزش بزرگسالان و مبارزه با پدیده شوم بیسوادی و کمسوادی در دوران معاصر است که صدور فرمان تشکیل نهضت سوادآموزی از سوی امام خمینی (ره) در سال 1358 برجستهترین آنها بود. نهضتی برای آموزش بزرگسالان بیسواد و کودکان بازمانده از تحصیل که با استقبال کمنظیر اجتماعی مواجه شد.
در پیام امام خمینی به مناسبت تأسیس نهضت سوادآموزی آمده است: «اکنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خستهکننده برای مبارزه با بیسوادی بهطور ضربتی و بسیج عمومی قیام کنیم تا انشاءا… در آینده نزدیک هر کس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد. برای این امر لازم است تمام بیسوادان برای یادگیری و تمام خواهران و برادران باسواد برای یاددادن بپا خیزند!… برای رفع این نقیصه دردآور بسیج شوید و ریشه این نقص را از بن برکنید»[1]. این فراخوان موجی از فراگیری علم را در کشور و بهویژه در مناطق محروم، روستاها و شهرهای کوچک به راه انداخت. گاه در یک قاب زیبا سه نسل یعنی پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادر و کودک بازمانده از تحصیل در کنار هم نشستند.
تأسیس نهضت سوادآموزی بهعنوان یک حرکت موفق در بسیج عمومی نه تنها آمار سواد و تحصیلات را در کشور متحول و بیسوادی را به آستانه ریشهکنی نزدیک کرد، بلکه در تربیت نسلهای تحصیلکرده بعدی مؤثر بود؛ زیرا کسانی که از طریق نهضت سوادآموزی آموزش دیدند، هم خودشان باسواد شدند و گاه تا سطح آموزش عالی پیش رفتند و هم بهعنوان نسل باسواد در تربیت نسلهای عمدتاً از دهه 60 به بعد کوشیدند این نسل را آموزشدیده و علاقهمند به آموزش عالی بار بیاورند که منجر به شکوفایی آموزش عالی در کشور شد.
اما نهضت سوادآموزی اگرچه یک تجربه موفق بود، ولی در این میان میتوان به چند چالش جدی در آموزش عمومی کشور اشاره کرد، اولین چالش تداوم بیسوادی است که آنهم دو علت دارد، علت اول مربوط به برگشت بیسوادی در مورد برخی از آموزشدیدههای نهضت سوادآموزی است و دیگری فقدان آموزش در میان برخی از اقشار از جمله اتباع خارجی و کودکان آسیبدیده از اعتیاد، طلاق و… است. شایسته و بایسته است که با همان انگیزه زمان تأسیس این نهاد، باقدرت و سرعت برای مبارزه با این اَشکال از بیسوادی نیز اقدام شود.
چالش دوم و مهمتر تعریف سواد است، در یک دورهای سواد همان خواندن و نوشتن و به عبارت دیگر سواد مکتوب بود، ولی بعدها مفهوم سواد دیجیتال پیدا شد و امروز سخن از سواد رسانهای است. امروز جامعه ایران در بحث سواد رسانهای چالشهای جدی دارد، فقدان آموزش و برنامهریزی لازم در این زمینه باعث شده استفاده صحیح و بهینه از رسانههای جدید که شمارشان هم روزافزون است، صورت نگیرد و این رسانهها به جای کمک به رشد و آگاهی جامعه، گاهی کژکارد شدهاند. خلاصه سخن اینکه دولتها و ملتها علاوه بر سواد مکتوب و صنعت و فناوری، در امر سواد رسانهای هم رسالتی بر دوش دارند.
پاورقی:
[1]. فرمان حضرت امام خمینی (ره) برای تشکیل نهضت سوادآموزی 7 دی 1358