
در دورانی که اقتصاد کشور به دنبال راههای جدید برای رشد و توسعه است، بافتهای تاریخی میتوانند نقش تعیینکنندهای در ایجاد رونق اقتصادی ایفا کنند. این تنها یک آرزوی رمانتیک نیست، بلکه یک استراتژی اقتصادی هوشمندانه است که در بسیاری از کشورهای جهان به نتیجه رسیده است.
وقتی نام بافتهای تاریخی به میان میآید، شاید تصویر کوچههای پیچ در پیچ و خانههای قدیمی در ذهن نقش ببندد، اما حقیقت این است که این میراث گرانبها میتواند به موتور محرکه اقتصاد ایران تبدیل شود. گردشگری فرهنگی، طلای پنهان در دل تاریخ است. شهر یزد که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده، پس از این ثبت شاهد رشد چشمگیر ۶۵ درصدی گردشگران خارجی بود. این آمار تنها یک عدد نیست، بلکه به معنای رونق هتلها، رستورانها، فروشگاههای صنایع دستی و ایجاد صدها شغل مستقیم و غیرمستقیم است. در جهانی که به سرعت در حال یکسانسازی است، مردم به دنبال تجربیات منحصر به فرد و اصیل هستند. گردشگران بینالمللی نمیخواهند در هتلهای زنجیرهای بینالمللی اقامت کنند، بلکه مشتاقند در خانههای تاریخی تبدیل شده به اقامتگاههای بومگردی بخوابند و طعم غذاهای محلی را در فضای اصیل تجربه کنند.
احیای اقتصادی از طریق احیای فرهنگی ممکن میشود. پروژه بازسازی خانه عامریها در کاشان نمونه درخشانی از این تحول است. این خانه تاریخی که در آستانه تخریب کامل بود، با سرمایهگذاری خصوصی به یک اقامتگاه بومگردی لوکس تبدیل شد. این پروژه نه تنها خود به کسبوکاری موفق تبدیل شده، بلکه باعث رونق سایر خانههای تاریخی اطراف و ایجاد یک اکوسیستم اقتصادی کوچک شده است. در اطراف این اقامتگاه، اکنون فروشگاههای صنایع دستی، رستورانهای محلی، کارگاههای آموزشی و خدمات گردشگری متعددی شکل گرفتهاند. صنایع دستی، بازگشت به عصر طلایی را نوید میدهد. بافتهای تاریخی تنها مربوط به ساختمانها نیستند، بلکه حافظ هنرها و صنایع دستی سنتی هستند. در بسیاری از این بافتها، هنرمندان و صنعتگرانی زندگی میکنند که حرفههای سنتی را نسل به نسل حفظ کردهاند. با احیای این بافتها، در واقع به این هنرمندان فرصت میدهیم تا هنر خود را به نمایش بگذارند و محصولات خود را بفروشند. شهر اصفهان نمونه بارز این موضوع است. با احیای میدان نقش جهان و بازار تاریخی اطراف آن، نه تنها ساختمانها حفظ شدهاند، بلکه صنایع دستی اصفهان نیز رونق دوبارهای گرفته است.
جلوگیری از مهاجرت و حفظ سرمایه انسانی از دیگر مزایای احیای بافتهای تاریخی است. وقتی مردم محلههای تاریخی به دلیل نبود امکانات و فرصتهای شغلی مجبور به ترک خانههای اجدادی خود میشوند، سرمایه انسانی ارزشمندی از دست میرود. احیای بافتهای تاریخی میتواند این روند را معکوس کند. با ایجاد فرصتهای شغلی در زمینه گردشگری، صنایع دستی و خدمات وابسته، جوانان محلی انگیزه پیدا میکنند در محله خود بمانند و حتی مهاجران بازگشتی نیز جذب شوند. سرمایهگذاری خارجی، فرصتی است که منتظر استفاده است.

کشورهای موفق در زمینه احیای بافتهای تاریخی، توانستهاند سرمایهگذاری قابل توجهی از خارج جذب کنند. سرمایهگذاران بینالمللی به خوبی درک میکنند که میراث فرهنگی میتواند بازده اقتصادی بالایی داشته باشد. در ترکیه، پروژه احیای منطقه تاریخی توانست میلیونها دلار سرمایهگذاری خارجی جذب کند. در ایران نیز پتانسیل مشابهی وجود دارد. با ایجاد بسترهای قانونی مناسب و تضمین امنیت سرمایهگذاری، میتوانیم شاهد ورود سرمایهگذاران خارجی به این حوزه باشیم.
البته راه احیای اقتصادی بافتهای تاریخی بدون چالش نیست. مالکیت پیچیده و پراکنده، نبود زیرساختهای مناسب، ضعف در مدیریت یکپارچه و نبود سرمایه در گردش کافی از جمله موانع پیش رو هستند. اما برای هر یک از این چالشها راهکارهایی وجود دارد. ایجاد صندوقهای تأمین مالی ویژه، توسعه مشارکت عمومی-خصوصی، ایجاد سیستم مدیریت یکپارچه و آموزش و توانمندسازی جامعه محلی میتوانند راهگشا باشند. نقش هر یک از ما در این فرآیند حائز اهمیت است. احیای بافتهای تاریخی تنها وظیفه دولت نیست. به عنوان گردشگر میتوانیم از این مناطق دیدن کنیم، به عنوان سرمایهگذار در احیای آنها مشارکت کنیم، به عنوان شهروند در حفظ آنها بکوشیم و به عنوان هنرمند در معرفی آنها نقش مهمی ایفا کنیم.
در پایان باید تأکید کرد که احیای بافتهای تاریخی تنها یک اقدام فرهنگی نیست، بلکه یک سرمایهگذاری اقتصادی هوشمندانه است. این کار میتواند به ایجاد اشتغال، جذب گردشگر، حفظ سرمایه انسانی و جذب سرمایهگذاری منجر شود. در شرایط کنونی اقتصاد ایران، بافتهای تاریخی میتوانند به کاتالیزوری برای توسعه اقتصادی تبدیل شوند. کافیست نگاهی به کشورهای موفق در این زمینه بیندازیم. از ایتالیا گرفته تا ترکیه، از ژاپن تا مراکش، همه ی این کشورها دریافته اند که حفظ میراث تاریخی نه تنها هزینه نیست، بلکه سرمایهگذاری پرسودی است که میتواند نسلها سودآوری داشته باشد.