بهره وری؛اولویتی ملی
در هزاره ی سوم در تمامی کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه، موضوع اقتصاد بهره وری به اولویتی ملی تبدیل شده است. کوشش های اقتصادی تمام جوامع همواره معطوف بر آن بوده که حداکثر نتیجه را از حداقل تلاش ها و امکانات خود بدست آورند. این تمایل را می توان اشتیاق به رسیدن حداکثر بهره وری نشان داد. به همین مناسبت امروز را روز بهره وری و بهینه سازی مصرف نامگذاری نموده اند، تا بهانه ای برای تکرار اهمیت استفاده موثر و مطلوب از زمان، امکانات، سرمایه، فرصت ها و نیروی انسانی در جهت تولید، بهینه سازی مصرف و در نتیجه ، رسیدن به رشد و شکوفایی همه جانبه اقتصادی و اجتماعی در جامعه باشد.
بهره وری در زبان فارسی یعنی سود برندگی، با فایدگی و کامیابی.در کل بهره وری؛ نگرشی برای کسب سود بیشتر است. به عبارتی اگربخواهیم در تعریفی ساده بهره وری را در سازمان ، شرکت ها و یا کسب و کارها تعریف کنیم، یعنی میزان خروجی و سود سازمان و یا آن شرکت نسبت به هزینه ها.یعنی اگر سازمان و شرکتی به نوعی بتواند با ثابت نگهداشتن کیفیت و مرغوب بودن، از میزان هزینه های سازمانی خود کم کند، می تواند بگوید بهره وری ایجاد کرده است و در کسب و کار ویا شرکت خود موفق بوده است. به گونه ایی باید تصریح کنیم که سال های زیادی است که موضوع بهره وری و به عبارتی افزایش بهره وری سازمانی و حتی شرکت ها و کسب و کارها به یکی از مهم ترین مباحث و چالش های مدیران و شرکت ها تبدیل شده است.به طور واضح در شرایط کنونی جامعه و مسائل حاکم بر محیط کسب و کار ایران که مهم ترین خروجی آن کاهش فاصله درآمدها و هزینه هاست ا،ین مساله همچنان یکی از مهم ترین چالش شرکت های ایرانی است.
اگربخواهیم دردنیای پررقابت امروزی جایگاه کشورمان را ارتقاء دهیم و از رونق اقتصادی، اجتماعی و در نهایت زندگی بهتری برخوردار باشیم ، باید بدنبال افزایش بهره وری در تمام سازمان ها باشیم. با وجود تعاریف زیاد در باره بهره وری، به منظور اجرایی كردن درست آن می بایست تعریفی هماهنگ و سازگار با شرایط و نیازهای معین سازمان به كار برد و ازطریق مشاركت كلیه كاركنان قدم های موثری را در این راه برداشت.
بهره وری، یکی از مفاهیم مهم دراقتصاد است که رابطه بین استفاده ازعوامل تولید و محصول تولید شده را نشان می دهد. کاهش سطح تورم، بالا رفتن سطح رفاه عمومی، افزایش سطح اشتغال و توان رقابت اقتصادی تنها بخشی از پدیده های اصلی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است که بطور مستقیم تحت تاثیرارتقای بهره وری در کشورها قرار دارد. با یک بررسی اجمالی درعملکرد کشورهای توسعه یافته جهان به وضوح می توان دریافت که بخش اعظمی از رشد اقتصادی این کشورها از طریق افزایش بهره وری صورت پذیرفته است. به این ترتیب، اکثر کشورهای درحال توسعه برای گسترش نگرش بهره وری، با استفاده از فنون مختلف دراین زمینه، سرمایه گذاری های قابل توجهی انجام داده اند.
اندازه گیری بهره وری یک ابزارمفید برای تحلیل تغییرات عملکرد در طی زمان و پیدایش عوامل تولید آن است و مقایسه این کمیت در سطوح مختلف داخلی و خارجی به موسسات و سازمان ها کمک می کند تا ضمن بررسی وضعیت خود با استفاده از تجارب سایر کشورها به بهبود وارتقای سطح بهره وری خود دست یابند. در بررسی های آماری درطی پنجاه سال گذشته در کشورهای توسعه یافته ،میزان رشد پنجاه درصدی بهره وری خبرمی دهد و در کشورهای در حال توسعه این میزان، به سی و سه درصد کاهش یافته است و این درحالی است که ایران نه تنها به این درصد نرسیده بلکه به آن نزدیک نیز نشده است. متاسفانه ساعات کاری مفید نیروی کار در ایران نسبت به سایر کشورها بسیار پایین است.
پایین بودن کارایی سرمایه، به دلایلی از قبیل طولانی بودن دوره اتمام طرح های عمرانی، فرسودگی ماشین آلات و تجهیزات، عدم توجیه اقتصادی بسیاری از پروژه های تولیدی، وجود برخی از انحصارات و رقابت ناسالم از مهم ترین موانع افزایش بهره وری درایران است. براساس تحقیقات دیگری دراین حوزه، پایین بودن حقوق و دستمزد در ایران در قیاس با شاخص هزینه ی زندگی در این سال های اخیر،موجب کم کاری و یافتن شغلهای دوم و سوم شده است که بهره وری پایین از بارزترین مشخصه ی نیروی کار خسته می باشد.
ارتقای بهره وری که با استفاده بهینه ازعوامل تولید حاصل می گردد، می تواند، افق های جدیدی را در رسیدن به رشد اقتصادی مستمر و پایدار پدیدار سازد و توجه جدی به مقوله بهره وری و راهکارهای ارتقای آن در کشور از اهمیت بسزایی برخوردار است و ایجاد یک ساختار رقابتی در یک اقتصاد باز می تواند، حرکت به سوی بهره وری بیشتر را سرعت ببخشد. قطع به یقین، بدون توجه به شاخص های بهره وری و بدون اصلاح و بهبود نظام ها و روش های حاکم در سطوح مختلف بالاخص درمدیریت های کلان و خرد کشور به اهداف توسعه اقتصادی نخواهیم رسید. آنچه امروز بهره وری در ایران را نامطلوب کرده است، نتیجه ی کم توجهی اساسی به موضوع بهره وری علی رغم ظرفیتهای قانونی و جایگاه بالای بهره وری در سیاست های کلی نظام در بخشهای مختلف است که نشان دهنده عدم احساس ضرورت کافی مسئولین در بالابردن بهره وری نه در حرف، بلکه درعمل است. چرا که بهبود بهره وری یک اتفاق نیست بلکه مستلزم داشتن راه و روش خاصی است، که آموزش های لازم برای شکل گیری و تداوم آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.