ارتباط بین ثبات اقتصادی و امنیت جامعه
وجود ثبات اقتصادی در هر جامعه ای ، مقدمه ضروری و لازم برای نیل به امنیت افراد آن جامعه است. این ثبات اقتصادی در حفظ و ارتقای شیوه زندگی و نشاط مردم بسیار تاثیرگذار است.اگر امنیت روانی جامعه حفظ شود ، مسلما جوانان آن جامعه از پویایی و سر زندگی بیشتری برخوردار خواهند بود.
این روزها همه جا صحبت از هدفمند کردن یارانه ها و چگونگی نحوه ی توزیع و پرداخت آن به اقشار مختلف است. البته این موضوع به دلیل ماهیتی که دارد به نوعی می تواند سایر حوزه ها را نیز به شدت متاثر از خود سازد. فارغ از نقد عملکرد هر یک از دولت های گذشته و کنونی در چگونگی مراحل این روند لازم است ، متذکر شویم که این طرح ها یک برنامه ی صرفا اقتصادی نبوده، که هر گونه عملکرد و حتی خبر و شایعه ای در این حیطه می تواند بر جنبه های مختلف زندگی مردم از جمله وضعیت رفاهی و اقتصادی خانوارها، انواع بازارها از مصرفی تا خوراکی و حتی اشتغال و درآمـد تاثیرگذار باشد. حتی تعیین الگوی هزينه و مصرف خـانواده ها و معضلات اجتماعی همچون اعتياد و بيكاري می تواند تحت این تصمیم گیری ها تغییر نماید.
اما پیامد مهمی که در این سیاست های کلان ، نادیده و یا اغلب کمتر مورد توجه قرار می گیرد ، همان اختلال در آرامش روانی جامعه است که می تواند پیامدهای جبران ناپذیری را در جامعه به همراه داشته باشد. امنیت و آرامش روانی یکی از مهم ترین دغدغه های هر جامعه ای است و از اینرو در حوزه های اقتصادی و تصمیم های کلان اقتصادی نیز، امنیت روانی نه تنها هدف ، بلکه یک دغدغه اصلی محسوب می شود. بنابراین هر جامعه ای اگر بخواهد به آسایش و رفاه ظاهری برسد، باید توانایی بستر مناسبی برای ایجاد آرامش روانی و اجتماعی ایجاد نماید.
مسئولین کشوری موظفند ، قبل از هر گونه تصمیم گیری های کلان اقتصادی ، شرایط اجتماعی و روانی جامعه را به گونه ای آماده سازی نمایند، تا از ایجاد هر گونه استرس و آشوب های روانی بالاخص در اقشار متوسط و رو به پایین جامعه خودداری شود. این مطلب حتی بارها و بارها در آموزه های دینی ما هم مورد سفارش قرار گرفته شده است. از آموزههای قرآنی این چنین به دست میآید که در جهاد و تصمیم گیری های کلان اقتصادی هرگز نباید از نقش مهم و تعیین کننده ی امنیت و آرامش روانی جامعه غافل بود. چرا که یک جامعه ی مضطرب می تواند بستری مناسب برای هدر رفت سرمایه ها باشد و دقیقا در چنین زمانی است که مردم برای حفظ سرمایه های کنونی خود به دنبال فعالیت های دلالی همچون خرید سکه، طلا و ارز می روند و یا رفتارهای نادرستی مثل کشف صدها و حتی هزاران انبارهای احتکار شده اتفاق می افتد. سرمایه هایی که براحتی از چرخه ی مولد کشور رخت بر می بندد و جبران چنین خسارت هایی در بسیاری از موارد عملا غیرممکن است. از اینرو در طول این سال ها ، بارها شاهد جریان های خاص بوده ایم که افراد سوء استفاده گر با ایجاد شایعه یا جنگ روانی ، سرمایه های مردم را به بخشهای خاص و به ظاهر سودآور کاذب هدایت نموده اند.
دولتمردان باید به این مهم توجه خاصی داشته باشند که قبل از هرگونه عملیات اجرایی در راستای سیاست گذاری های کلان اقتصادی، شرایط جامعه را به گونه ای مهیا سازند که توده های مردم با اندک سرمایه های خود دچار آسیب نشوند و آرامش و امنیت اجتماعی جامعه ، خدشه دار نشود. آنچه امروز ذهن مردم را دچار تشویش و دغدغه می سازد، همان تورمی است که به عنوان یك پدیده ساختاری در اقتصاد ایران وجود دارد.
تورمی که می تواند با افزایش هزینه های مصرفی، دهك های درآمدی پایین جامعه را که سهم هزینه های مصرفی شان در برابر پس اندازهای آن ها ، بسیار بالاست به شدت مورد آسیب قرار دهد و فشارهای اقتصادی ایجاد شده به صورت یک دومینوی بی پایان به حوزه های اجتماعی وارد شده و از سطح خانواده تا جامعه باعث افزایش ناهنجاری ها و از بین رفتن آرامش روانی جامعه گردد. در هر صورت امیدواریم که تصمیماتی که در برهه ی کنونی گرفته می شود، بتواند جامعه ی ایران را یک قدم به ثبات اقتصادی بیشتر و رفاه اجتماعی بالاتر نزدیک تر سازد.
مصطفی یحیایی – کارشناس ارشد علوم ارتباطات